نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برشی از کتاب «علی بیست بیست» |لباس‌هایش همیشه خاکی بود

برشی از کتاب «علی بیست بیست» |لباس‌هایش همیشه خاکی بود

در قسمتی از کتاب «علی بیست بیست» که برگرفته از زندگانی شهید «علی میوه‌‏چین» است، می‌خوانید: «علی به دلیل اینکه برای شناسایی و آموزش‌ها، کارهایش عملی انجام می‌داد همیشه لباس‌هایش خاکی بود و از آن‌جایی که تردد رزمندگان قداست خاصی داشت، بعضی بچه‌ها برای تیمم از لباس‌های خاکی علی استفاده می‌کردند ...»
برشی از کتاب «خاکریز» | از شدت تشنگی خون بالا آوردیم

برشی از کتاب «خاکریز» | از شدت تشنگی خون بالا آوردیم

در قسمتی از کتاب «خاکریز» که گزیده‌ای از خاطرات دفاع مقدس استان قزوین است، می‌خوانید: «هوا بسیار گرم بود. از ساعت ۴ صبح تا ساعت ۱۶ بعدازظهر من به اتفاق ۳ نفر از سربازان به سمت دشمن تیراندازی کردیم. یک نفر از بچه‌ها ترکش به صورتش خورد. همه ما از شدت تشنگی خون بالا آوردیم ...»
معرفی کتاب | «هوای سرد تیرماه»

معرفی کتاب | «هوای سرد تیرماه»

کتاب «هوای سرد تیرماه»، خاطرات شهید «صفرعلی یوسفی» از زبان همسر این شهید بزرگوار است که سال جاری در یکصد و ۵۴ صفحه به چاپ رسیده است.
برشی از کتاب «راه ستاره‌ها ۳» | من کجا و شهادت کجا؟

برشی از کتاب «راه ستاره‌ها ۳» | من کجا و شهادت کجا؟

در قسمتی از کتاب «راه ستاره‌ها ۳» که زندگینامه و مجموعه خاطرات خواندنی شهید «حسن حسین‌پور» است، می‌خوانید: «از حرف‌هایش خیلی نگران شدم حتی تصور اینکه روزی حسن در کنارم نباشد مرا می‌ترساند کم مانده بود گریه‌ام بگیرد تا حال من را دید منو دید خندید و گفت خانم جان چرا ناراحت شدی؟ بادمجون بم آفت نداره من کجا و شهادت کجا؟ ...»
برشی از کتاب «علی بیست بیست»|در اطاعت از رهبری با کسی تعارف نداشت

برشی از کتاب «علی بیست بیست»|در اطاعت از رهبری با کسی تعارف نداشت

در قسمتی از کتاب «علی بیست بیست» که برگرفته از زندگانی شهید «علی میوه‌‏چین» است، می‌خوانید: «علی مطیع بی‌چون و چرای ولایت بود، تداوم انقلاب را فقط در پناه ولایت و تحقق دستورالعمل‌ها و رهنمود‌های آن می‌دانست و در بحث اطاعت از فرامین رهبری با هیچ‌کس تعارف نداشت ...»