وصیت نامه
محمدابراهیم مقبل، دهم فروردین ۱۳۳۵، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش حسین، کارگر بود و مادرش نسرین نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. معلم بود. از سوی کمیته انقلاب‌اسلامی در جبهه حضور یافت. نوزدهم آذر ۱۳۵۹، در آبادان بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
نوید شاهد قزوین:
وصیت نامه شهید محمدابراهیم مقبل

شهادت در راه خداوند و اسلام چه زیباست.

بسم الله الرحمن الرحیم
 سلام بر پدر، مادر، خواهر و برادرانم.
از اینکه من میان شما به عالم ابدیت سفر کردم، می‌خواهم که برای من اشک نریزید چون به قول معروف این شتری است که در خانه همه ما می‌خوابد و هیچکس هم نمی‌تواند جلودار او باشد. اگر در راه خدا مُردم، مادر بدان که شما هم دِین خود را به خدا ادا کردید که اگر دست تقدیر چنین می‌خواست چه بهتر آدمی هر چه کمتر در آن عالم که شما هستید بماند.د« انا لله و انا الیه راجعون» (بقره/ ۱۵۶)
سلام بر شهیدان خدمت مادر و دیگر اعضای خانواده سلام. مرگ چه شیرین است آن هم اگر برای رضای خدا باشد.
 مرگ برای من مانند آن شهدی است که از عسل شیرین باشد. مردن در راه رضای خدا و برای آزاد شدن مردم از یوغ بند مستکبرین چه زیباست.
مادر بعد از مرگ من می‌خواهم که سرت را پیش دیگر مادران بلند کنی و بگویی که اگر هزاران فرزند همانند من داشتی در راه اسلام و قرآن می‌دادی.
بخند که روح من هم شاد شود. خدا می‌داند موقعی که رگبار گلوله به طرف من بیاید بهشت را در مقابل چشم خود خواهم دید.
پدر و مادر هیچگونه ناراحت نباشید چون ممکن است دیگر مرا نبینید برای اینکه تا مدت چهل و پنج روز دیگر به خانه نخواهم آمد و در این مدت هم وضع من نامعلوم است پس خواهش من این است مادر که هیچگونه ناراحت نباش و از خداوند بخواه که مرا بیامرزد چون دعای شما مؤثر است.
 از پدر و مادر و دیگر برادران می‌خواهم که مرا ببخشید چون من به همه شما بدی کردم ببخشید تا با بخشش شما آمرزیده شوم و این راهی را که من پیموده‌ام به جز راه خدا و قرآن و دفاع از اسلام و دفاع از مملکتم نیست.
 از شماها می‌خواهم که بعد از مرگ من هیچگونه ناراحتی از خود نشان ندهید چون خداوند امانتی را که نزد شما به امانت گذاشته بود پس گرفت.
 سلام بر خمینی(ره). شهادت در راه خداوند و اسلام چه زیباست، مادر. شهادت در راه مملکت و ناموس چه زیباست، مادر. شهادت در راه امام، در راه قرآن، در راه مستضعفان چه زیباست.
مادر، به رهبرم بگویید که تا نفس در گلو داشتم فریاد خمینی رهبر، سردادم .

منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین.
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده