وصیت نامه شهید پیر محمد سجادی فر؛
تنها آرزوی من این است که هیچ موقع خدا و امام زمان ( عج ) و نایب بر حقش امام امت را فراموش ننماید.
هیچگاه خدا و امام زمان ( عج ) و نایب بر حقش امام امت را فراموش نکنید

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ شهید پیر محمد سجادی فر در اول بهمن 1326 در روستای سلیمان آباد چشم گشود.
دوران ابتدایی در زادگاهش خویش با موفقیت تمام پشت سر گذاشت و علی رغم مشکلات فراوان خانواده و عدم امکانات مناسبرفت و آمد برای ادامه ی تحصیل عازم شهرستان کنگاور شد. دوران راهنمایی را با تحمل مشکلات زیاد ولی با موفقیت بسیار سپری نمود.
در طول این ایام بیشتر مواقع فاصله ی شش کیلومتری روستا تا مدرسه را پیاده پیمود ولی این سختی ها در اراده ی پولادینش هیچ خللی ایجاد ننمود.
پس از طی دوران تحصیلات راهنمایی به جهت عدم امکان ادامه ی تحصیل در کنگاور، غم غریبی و غربت را به جان خرید و راهی تویسرکان شد.
ایام دبیرستان را در شهری غریب و به دور از دامان پر مهر خانواده با موفقیت به انجام رسانید.
در سال 1347 عازم خدمت سربازی شد . دو سال خدمت خود را در روستایی از توابع شهرستان خلخال سپری نمود. در تمام این ایام او برای مردم روستا یک الگوی عملی است و شخصی مورد اعتماد و اطمینان اهالی است. وی در همان روستا با خانواده ای مذهبی و پای بند به اصول اسلامی وصلت نمود. ثمره ی این ازدواج دو پسر به نام های " محمد " و " علی " و دو دختر به نام های " فاطمه " و " زهرا " است.
در مهر ماه 1350 به استخدام آموزش و پرورش در می آید و راهی نو جهت خدمت به مردم محروم بر می گزیند.
در مدت زمان خدمت در آموزش و پرورش مسئولیت های فراوانی بر عهده داشت که بعضی از آنها عبارتند از : مدیریت مدرسه ی روستای فش، مدیریت مدارس راهنمایی آیت الله طالقانی، دبیرستان ابن سینا، مدرسه ی راهنمایی شهرستان شهید بهشتی، مسئولیت روابط عمومی اداره آموزش و پرورش شهرستان کنگاور و مسئولیت ستاد امداد و پشتیبانی جبهه و جنگ آموزش و پرورش.
در نهایت این مجاهد نستوه پس از عمری خدمت صادقانه در کسوت شریف معلمی و پرورش جوانانی مستعد و متعهد و متخصص و خلق حماسه هایی دلیرانه در میادین نبرد در چهارم اسفند 1362 در عملیات والفجر 5 بر آستان جانان نشست و قلب سرشاراز عشق و محبتش به جامعه از تپش ایستاد و جاودانه شد.
*فرازهایی از وصیت نامه شهید
به نام آنکس که جان آفرید و گرفتن جان ها در ید قدرت اوست و بی اذن او حتی برگی از درخت نخواهد افتاد.
آن خدایی که پیغمبرانی از آدم ( ع ) برای راهنمایینسل بشر فرستاد تا آنان را به راه راست هدایت نماید.و با حمد و سپاس به پیشگاه پروردگاری که در زمانی ظلمانی که تاریکی و ظلمت همه جا را فرا گرفته بود و رژیمی کافر و استعمار زده، چنگالش را در خون میلیون ها زن و مرد مسلمان فرو برده بود که به وسیله ی این رژیم و با نقشه های شیطانی شرق و غرب اسلام بزرگ داشت از بین می رفت، شخصی از تبار پیامبر اکرم ( ص ) به رهبری مملکت ایران بر انگیخت تا با انفاس قدسی خود امتی مظلوم و شهید پرور را علیه کفر برانگیزاند.
بار خدایا! تو می دانی که به خاطر انجام تکلیف شرعی و ادای دین خود نسبت به اسلام و لبیک گفتن به فرمان امام خمینی  مد ظله العالی و دفاع از ناموس کشور اسلامی و با الهام از پیام خون شهدای گمنام به جبهه آمدم و در این زمینه هیچ هدف دنیوی در بین نبوده است.
سلام و درود به پدر و مادر عزیز و نور چشمم که بی نهایت برای من زحمت کشیدید و سال ها با رنج و مشقت های طاقت فرسا مرا بزرگ نمودید. پدر و مادرم عزیزم! امیدوارم اگر چنان چه من آن لیاقت را یافتم که به فیض شهادت در راه خدا نایل آیم، همچنان که برای من والدین خوبی بودید، برای بچه های من هم پدر و مادری بزرگوار باشید. البته خداوند خود بزرگترین سرپرست برای بندگانش می باشد.
همسرم! انتظار دارم که  زینب گونه فرزندان را تربیت نمایی و در بلاها و سختی ها شکیبا باشی که خداوند صابران را دوست می دارد. مبادا با داد و فریادهای خود و فرزندان باعث خوشحالی دشمنان خدا و غمگینی دوستان خدا شوی.
با آرزوی طول عمر برای امام و پیروزی رزمندگان اسلام بر کفر جهانی و با آرزوی سعادت برای تک تک برادرها و خواهر ها و پدر و مادرم و همسر و فرزندانم همه ی شما را به خدا می سپارم.
تنها آرزوی من این است که هیچ موقع خدا و امام زمان ( عج ) و نایب بر حقش امام امت را فراموش ننماید.
انتهای پیام

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده