فرزند سیدالاسرا، شهید "لشگری" در گفت‌وگو با نوید شاهد قزوین:
يکشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۵۹
نوید شاهد - «عکس‌هایی که از پدرم در آلبوم خانوادگی دیده بودم، ریش‌های مشکی و هیکل درشتی داشت ولی عکس‌هایی که ایشان بعد 16 سال از اسارت برای من و خانواده‌ام فرستاد، تصورم را از چهره مهربانش در ذهنم تغییر داد زیرا همه ریش‌هایش سفید شده و چهره نحیفی داشت ...» آنچه می‌خوانید بخشی از ناگفته‌های علی‌اکبر لشگری، فرزند سیدالاسرا، سرلشکر خلبان شهید "حسین لشگری" در گفت‌وگو با خبرنگار شاهد قزوین است که تقدیم حضورتان می‌شود.

تصورم از چهره پدر بعد 16 سال اسارت در ذهنم تغییر کرد

علی‌اکبر لشگری فرزند سیدالاسرا، سرلشکر خلبان شهید حسین لشگری در گفت‌وگو با خبرنگار نوید شاهد استان قزوین، ضمن تبریک سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی در 26 مرداد ماه سال 1369 گفت: در این روز که آزادگان از عراق وارد کشور شدند، شور و نشاطی بین مردم ایجاد شد که برای همه ما خاطره‌انگیز و لذت‌بخش است.

وی به دوران کودکی خود اشاره کرد و افزود: کودکی‌ام با شروع جنگ تحمیلی آغاز شد و دوران ابتدایی و راهنمایی را زمانی به پایان رساندم که جنگ تمام شد به همین دلیل حال و هوای دفاع مقدس برای ما فرزندان نسل اول بعد از انقلاب فراموش نشدنی است.

مادرم جای خالی پدر را برایم پُر کرده بود

لشکری با اشاره به اینکه پدرم، شهید حسین لشگری با آغاز جنگ اسیر شدند، گفت: زمانی که کودک بودم تا سن 7 سالگی، از نبود پدر خاطراتی به یاد ندارم ولی بعد از این سن، نبود ایشان را در زندگی متوجه شدم در عین حالی که مادرم جای خالی پدر را برایم پر کرده بود.

وی افزود: پدرم مفقودالاثر بود تا اینکه تعدادی از اسرا که در سال 69 به وطن بازگشتند از زنده بودن و سلامتی ایشان به ما خبر دادند، ولی 5 تا 6 سال دیگر از پدرم خبری نداشتیم تا اینکه در سال 74 صلیب سرخ اجازه داد که ایشان با خانواده‌اش ارتباط داشته باشد و همین سال آغاز ارتباط پدر با من و خانواده‌اش بود.

تصورم از چهره پدر بعد 16 سال اسارت در ذهنم تغییر کرد

تصورم از چهره پدر بعد 16 سال در ذهنم تغییر کرد

فرزند شهید حسین لشگری ادامه داد: عکس‌هایی که از پدرم در آلبوم خانوادگی دیده بودم، ریش‌های مشکی داشت ولی عکس‌هایی که ایشان بعد از 16 سال از اسارت برای من و خانواده‌ام فرستاد، تصورم را از چهره مهربانش در ذهنم تغییر داد زیرا همه ریش‌هایش سفید شده و چهره نحیفی داشت.

لشگری بیان کرد: در اولین نامه‌ام به پدر، از خودم و وضعیت تحصیلی که دوم دبیرستان بودم، برای ایشان نوشتم، آرام آرام رابطه‌ای که هیچ وقت نبود بین من و پدرم شکل گرفت.

تصورم از چهره پدر بعد 16 سال اسارت در ذهنم تغییر کرد

شکل‌گیری رابطه من با پدر، غیرقابل توصیف است

این فرزند شهید بزرگوار گفت: به لطف خداوند، دعای ملت ایران و تلاش مسئولان، سرلشکر خلبان شهید حسین لشگری بعد از 18 سال در هفدهم فروردین ماه به وطن بازگشت.

وی افزود: توصیف این روز زیبا و خاطره‌انگیز برایم سخت است، پدری که هیچ موقع ندیده بودم و نداشتم و فقط چند عکس و نامه از ایشان دیده بودم و داشتم، را باید به عنوان پدر بپذیرم ولی در چند ساعت اول دیدارم با پدر، رابطه صمیمی بین من و ایشان شکل گرفت که برایم لذت‌بخش و غیرقابل توصیف است.

تصورم از چهره پدر بعد 16 سال اسارت در ذهنم تغییر کرد

تفکرات شهدا برطرف‌کننده مشکلات امروز

وی با بیان اینکه جامعه به تفکرات شهدا برای رفع مشکلات امروز مانند اقتصاد و ویروس کرونا نیازمند است، گفت: این تفکرات را که بین خانواده‌های شهدا، جانبازان و آزادگان است می‌توان فهمید و آن را لمس کرد.

فرزند شهید حسین لشگری افزود: باید از روحیه صبر و استقامت ایثارگران که در جامعه زنده هستند و نفس می‌کشند درس گرفت تا بتوان با مشکلات مقابله کرد.

تصورم از چهره پدر بعد 16 سال اسارت در ذهنم تغییر کرد

بهره‌گیری از ظرفیت‌ها در انتقال تفکرات شهدا به جوانان

لشگری گفت: اکنون تفکرات شهدا در جامعه زنده است ولی باید به نحو مطلوبی بین همه قشرهای مختلف مردم بویژه جوانان انتقال یابد تا اهداف و آرمان‌های شهیدان برای آنها بیشتر قابل لمس باشد.

وی ادامه داد: در تحقق این مهم صدا و سیما و همچنین خبرنگاران در فضای مجازی می‌توانند نقش بسزایی داشته باشند که باید از این ظرفیت‌ها و پتانسیل‌ها استفاده بهینه کرد.

تصورم از چهره پدر بعد 16 سال اسارت در ذهنم تغییر کرد

* گفت‌وگو از زهرا محبی

مادر شهید

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده