آنان که به هزاران دليل زندگي مي کنند ، نمي توانند به يک دليل بميرند، وآنانکه به یک دلیل زندگی می کنند ،به همان دلیل نیز می میرند.هر نفسي ،فرد مرگ را خواهد چشيد ، براي عده اي مرگ گلوبند زيبايي است برگلوي دختران و براي عده اي مرگ خاري است درگلوکه هرگز پائين نمي رود.عجيب است حال انسانهايي که مي دانند مي ميرنند و مي دانند در پاي ميز محاکمه به بندکشيده خواهند شد ،امّا باز نشسته اندو دست بروي دست ،مي خورند وآسوده و بي خيال مي خوابند.

نام و نام خانوادگی شهید : فرهاد بائوج لاهوتی

فرزند : منوچهر

تاریخ تولد : 20/10/1341

تاریخ شهادت : 06/06/1366

(مصـادف بـا سـوم مـحـرم سال 1408 هجری قمری)

محل شهادت: جاده سنندج قروه

آنان که به هزاران دليل زندگي مي کنند ، نمي توانند به يک دليل بميرند، وآنانکه به یک دلیل زندگی می کنند ،به همان دلیل نیز می میرند.هر نفسي ،فرد مرگ را خواهد چشيد ، براي عده اي مرگ گلوبند زيبايي است برگلوي دختران و براي عده اي مرگ خاري است درگلوکه هرگز پائين نمي رود.عجيب است حال انسانهايي که مي دانند مي ميرنند و مي دانند در پاي ميز محاکمه به بندکشيده خواهند شد ،امّا باز نشسته اندو دست بروي دست ،مي خورند وآسوده و بي خيال مي خوابند.

* * * * *

خدايا ، باالها ، معبودا ، ايزدا،اي يار صالحان.اي دشمن کافران،که جز به تو اميدم نيست.اي خالق ،اي حاکم،باعدالت به من حکم مکن ،زندگي آن دنيا را برايم در دوزخ مخواه.

* * * * *

اي میراننده ، مرگ مرا زندگي براي ديگران ساز براي ملتم ودينم و امتم ، براي آن ضعيف بي چيز ، براي فقيرغمين ، براي آنانکه جز اشک سلاحي ندارند و جز ذکر تو دوايي .برادرم مي خواهم با زبان عاجزم و قلم ناتوانم برايت سفارش کنم ،وصيتي نمايم،پيامي دهم؛
برادرم امام راتنها مگذارکه فردا بايد به غم اين اشتباه ،افسوس هاخوري فقط اين رابدان که اگراونبود ما هنوز مي بايست سرصف سینماها برسر وکو ل هم مي پريديم ودرسالن هاي قماربه دعوا می پرداختیم وحس حقارت وکوچکي مارا عذاب دهد.بخدا من او را افتخار دينم وملتم ميدانم.ذره ذره وجودم ، درخوابم ،در زندگيم، درشليکم ، درنمازم ، به هنگام نيازم، بهرحال و بهرجا ، درهرکجا ، به هرزبان ، اورا دعامي کنم، تونيزاورادعاکن.اگراونبودهنوزمامي بايست ذلّت ظلم را بخاطر مصلحتي پوچ بپذيريم،اگراونبودما ازمسلمان بودن خويش هيچ نداشتيم،جزنمازي که نمازنبودوروزه اي که جزگرسنه بودن فايده اي دربرنداشت ،نمي دانم تو اورا چه مي داني من اورا مسلمانی بي حد، بي حدي مؤمن ، مؤمني عابد، عابدي سرکش ،سرکشی متواضع ،متواضعي پيروز،پيروزي ساکت ، ساکتي خروشان وخروشاني آرام مي دانم و او را دعا مي کنم و تو نيز اورا دعاکن.التماس دعا.

* * * * *

آري، لحظات و دقايق و ساعات و روزها مي رود، پشت سر گذاشته شود و انتظارها به پايان رسد ولازمه کار اين بود که دست به قلم برده و در واپسين ساعات مسافرت دنيائيم قدري با شمادرد دل نمايم .آري ما مسلم هستيم وبر هر مسلماني تکليفي واگذار است . ما درعصري زندگي مي کنيم که درآن عصر دشمنان دين خدا بلوايي بنام جنگ راه انداختند، بلوايي که ماراضي به آن نبوديم و نيستيم ، ماراضي به آن نيستيم که عاشقان دنيا به ما ظلم و جور روا دارند ،امّا بايستي در ميدان نبردو قتال با دشمنان دين خد ا ، به گونه اي که قرآن محمّد(ص) براي ماتعيين نموده"وقاتلواهم حتي لا تکونو فتنة"تجهيز نموده ودرمصاف باآنان سستي به خود راه ندهيم. شايد من راحت مي توانستم درخانه درکنارتان بمانم وبي تفاوت نسبت به اين امرالهي باشم ،ولي فردايم راچه کنم؟خواه ناخواه گذرم برقيامت خواهد افتادآنجاراچه کنم؟ چگونه مي توانستم در جايم آرام بگيرم ودر صورتي که هر چند يک بارعزيزترين دوستانم را اين دشمنان دين خدا فقط به جرم مسلمان بودن غرقه به خون وروانه ديارشان مي کردندوآنان را با دستانمان به خانه قبرمي سپرديم و مادرانشان را داغدارمي کردند، مگرنه اين است ، مادران شهداء براي فرزندانشان زحمت کشيدند ، مگر نه اين است که فردين و فرهاد ، غلام ، فريدون، محمد،رضا، علي و ... براي مادرانشان عزيز بودند،ولي چه شدواين عزيزان به کجا رفتند ومادران داغدارشان بعدازرفتنشان چه کردند؟جز اين نبودکه درمصيبت عزيزانشان صبرنمودندوگفتندانّاللّه انّااليه راجعون . آري پدر ومادر مهربانم، من در شرايطي اين نامه را مي نويسم که تمامي فرزندان تکليف دارند، شما در واقع پنج فرزندت ، به ظاهراز شماجدا گشته هرکدام به گونه اي درميدانهاي جنگ وقتال با دشمنان صدامی روبروگشته اند. وخود بهتر مي دانيد لازمه پيروزي در اين عمليات ، ريختن خوني پاک از بدنهاي اطهرعزيزان رزمنده مي باشد هرآنچه خداوند عالم مصلحت داند.کسي چه مي داند شايد هم در اين عمليات چهار فرزندت به شهادت رسيدند . ما که رفتيم تکليف بود به جهاد بر خيزيم و تقدير بود دراين امر، مسافرت دنيائيمان به پايان رسد ولي شما چه خواهيدکرد؟آيا دشمنان فرزندان شهيدتان ، دشمنان قرآن و فرزندانتان را ازخود خوشحال خواهيد کرد ، يا نه،با صبر وشکيبايي تان دشمن را ديوانه خواهيد ساخت. ولي من به صبر شماواقفم مي دانم که نمي گذاريد ما در خانه قبراز اعمالتان برنجيم.

* * * * *

نمي گوئيم گريه نکنيد، عزيز از دست دادن حتي براي اباعبدا... نيز مشکل بود. برادر از دست دادن نيز براي زينب(س)مشکل بود. بيائيد گريه ای کنيدکه شايسته شخصيت يک مادر وپدرو خواهرو برادر شهيد باشد . بيائيدگريه اي کنيدکه فاطمه زهرا( س) راضي به آن باشد. امروز با ديروزتان فرق خواهدکرد. امروزرسالت ديگري برشما واگذاراست ، شما را بخدا اصالت معنويتان را حفظ کنيدکه درفرداي آينده(قيامت) انبياء شفيع شما باشند.درصحرای کربلا ابا عبدا...حکم خدا را بر اصحابش اعلان داشت ودر نهايت آنان را به خودشان واگذار کرد0

امروزعين صحراي کربلاست ، جبري برما حاکم نيست ، ولي فقيه امام بزرگوارحکم خدا را بر ما اعلان نمود ، اين ما بوديم که انتخاب طريق نموديم ،کسي ما را به جبهه نبرد ، اين ما بوديم که رفتيم ،ماهم توانستيم مثل خيلي کسان ديگر اهل دنيا باشيم ولي چقدر زيباست !مرگ در راه او چقدر شيرين است !آن لحظه اي که درخون براي رضاي اوغوطه ور باشد انشاءا. . . در آن لحظه جزخداچيزي نبينيم.آري ، همانگونه ای که شمابرايم عزيزبوديدودوستتان مي داشتم نمي شدکه شمادوستمان نداريدوبرايتان عزيزنباشيم اين عشق وعلاقه امري فطري وباطنی است وعشق وعلاقه را خداوند عالم در دلها نهاده ولی برای انسانهای دارنده امام و قرآن عشق و علاقه پدروفرزندي نمي تواند مانع انجام وظيفه الهي باشد. شمارا بخدا اگر مصيبتي بر شما وارد آمد براي رضاي او صبر کنيد.

* * * * *

پدرو مادرمهربانم ، وصيتم برشما اين است که دوستانم بعدمن به نزدشما خواهند آمد و شما را ترک نخواهندکرد به همانگونه تا زمانيکه که من بودم وبه آنان نيز محبّت مي کرديد فرداي بعد من نيز به آنان محبّت کنيد چون خود بهترمي دانيدآنان اهل اين دنيا نيستند خلاصه دير يا زود از دنيا سفر خواهندکرد،براين بهشتيان و فرشتگان روي زمين محبّت کنيد .

* * * * *

درپايان ،به دورازتمامي تعارفات مرسوم وتملق بگويم من فرزندخوبي برايتان نبودم هميشه دلواپس من بودید ،خدايم ببخشد مرا وشما نيزمرا ببخشيد .شايد برنامه هايي برايم تدارک ديده بوديد، ولي تقديربود بردم ودنيا را ترک گويم و از دنيايي که مملوازاميال فريبنده بود جداگردم . خداوندعالم بندگانش رابه طرق مختلف امتحان خواهدکرد،باشد انشاءا...ما دراين امتحان موفق باشيم.من درجان دادن براي اووشمابا صبردرمصيبت ، خواهرم در مرگم چون مادرم صبرکن ،نگذارازشما برنجم ، ديگر چيز جدايی از اين مطالب که براي خانواده ام نوشتم براي مردم نخواهم نوشت همين وصيت برتمامي خانواده هاست وصيت من عين وصيت ديگر شهداي ديروز است ،باشد انشاءا... خداوند همه مارا در انجام تکليف الهيمان موفق بدارد . خداوند همه ما را بيامرزد . پدرو مادرم مرا ببخشد و از تمامي همشهريان خود حلاليت مي طلبم .


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده