برای احیای دین و تداوم انقلابم به جبهه آمدم
چهارشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۳۸
احمد نصراللهی، یکم فروردین ۱۳۴۲، در روستای رحیمآباد از توابع شهر بوئینزهرا به دنیا آمد. پدرش عینالله، کشاورز بود و مادرش حشمتبانو نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته اتومکانیک درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و ششم بهمن ۱۳۶۴، در اروندرود بر اثر اصابت ترکش به سینه، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
نوید شاهد قزوین:
وصیت نامه شهید احمد نصراللهی
به منظور احیای دین و تداوم انقلابم به جبهه آمدم
هان، اى زندگان! آگاه باشید که قافله ی مرگ همچنان به مقصد نیستى در حرکت
است و شما نیز به زودى به آن ملحق مى شوید.
بیدار باشید تا بتوانید جسورانه مرگ را انتخاب کنید، قبل از آن که به چنگال مرگ گرفتار آیید و بمیرید!
همان طورى که خود شاهدید و بهتر از من مى دانید، امروز روز امتحان است؛ امروز روز لبیک گفتن به نداى حسین(ع) است.
این ندا امروز از زبان امام امت، خمینى بتشکن برخاسته است.
باید اسلام را یارى کرد؛ زیرا امروز تمام کفر جهانى علیه اسلام برخاسته اند.
امام، صلح این کافران را نپذیرفت؛ زیرا ما رزمندگانْ تا آخرین قطره ی خون دفاع مى کنیم و تا دشمنان اسلام را از خاک کشور اسلامیمان بیرون نکنیم، از پاى نخواهیم نشست.
شهادت، مرگ پُر افتخارى است که بارها به آن نزدیک شدم؛ ولى نصیبم نشد.
شاید لایق شهید شدن نیستم؛ زیرا شهیدْ مقام والایى دارد و من فردى گناهکار و خوارم.
اینک به یارى خدا به جبهه آمدم، نه براى انتقام؛ بلکه به منظور احیاى دین و تداوم انقلابم.
پدر جان! من راهم را شناختم و دنبالش رفتم و خوشحالم که امروز احساس مى کنم دوباره واقعه ی کربلا تکرار مى شود.
آیا مى شود جواب فرزند رسول الله(ص) را نداد؟
مادرم! اگر شهادت نصیبم شد، از این بابت ناراحت نشو؛ بلکه بگو: خدایا! امانتى را که در اختیارم گذاشته بودی، صحیح و سالم تحویلت دادم... همین خونها است که اسلام را پیروز می کند.
برادران بزرگوارم! از شما مى خواهم همیشه و در همه حالْ پشتیبان انقلاب و امام عزیزمان باشید.
ما هر چه داریم -در دنیا و آخرت- از امام عزیزمان و انقلاب اسلامیمان است.
اگر دنباله رو آنان نباشیم، در دنیا و آخرت زیان خواهیم بُرد.
از شما مى خواهم اگر شهادت نصیبم شد، اسلحه ی مرا نگذارید بر زمین بماند.
از شما مى خواهم با دشمنان خدا بجنگید که رستگارى در این است.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین.
بیدار باشید تا بتوانید جسورانه مرگ را انتخاب کنید، قبل از آن که به چنگال مرگ گرفتار آیید و بمیرید!
همان طورى که خود شاهدید و بهتر از من مى دانید، امروز روز امتحان است؛ امروز روز لبیک گفتن به نداى حسین(ع) است.
این ندا امروز از زبان امام امت، خمینى بتشکن برخاسته است.
باید اسلام را یارى کرد؛ زیرا امروز تمام کفر جهانى علیه اسلام برخاسته اند.
امام، صلح این کافران را نپذیرفت؛ زیرا ما رزمندگانْ تا آخرین قطره ی خون دفاع مى کنیم و تا دشمنان اسلام را از خاک کشور اسلامیمان بیرون نکنیم، از پاى نخواهیم نشست.
شهادت، مرگ پُر افتخارى است که بارها به آن نزدیک شدم؛ ولى نصیبم نشد.
شاید لایق شهید شدن نیستم؛ زیرا شهیدْ مقام والایى دارد و من فردى گناهکار و خوارم.
اینک به یارى خدا به جبهه آمدم، نه براى انتقام؛ بلکه به منظور احیاى دین و تداوم انقلابم.
پدر جان! من راهم را شناختم و دنبالش رفتم و خوشحالم که امروز احساس مى کنم دوباره واقعه ی کربلا تکرار مى شود.
آیا مى شود جواب فرزند رسول الله(ص) را نداد؟
مادرم! اگر شهادت نصیبم شد، از این بابت ناراحت نشو؛ بلکه بگو: خدایا! امانتى را که در اختیارم گذاشته بودی، صحیح و سالم تحویلت دادم... همین خونها است که اسلام را پیروز می کند.
برادران بزرگوارم! از شما مى خواهم همیشه و در همه حالْ پشتیبان انقلاب و امام عزیزمان باشید.
ما هر چه داریم -در دنیا و آخرت- از امام عزیزمان و انقلاب اسلامیمان است.
اگر دنباله رو آنان نباشیم، در دنیا و آخرت زیان خواهیم بُرد.
از شما مى خواهم اگر شهادت نصیبم شد، اسلحه ی مرا نگذارید بر زمین بماند.
از شما مى خواهم با دشمنان خدا بجنگید که رستگارى در این است.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین.
نظر شما