فرزندانم را چنان تربیت کنید که راه مرا ادامه دهند
يکشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۳:۴۸
احمد جانی، یکم خرداد ۱۳۳۸، در روستای ماخوین از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش جانعلی، کشاورز بود و مادرش مولودبانو نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. کارگر کارخانه فرشبافی بود. ازدواج کرد و صاحب پنج دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. سوم اسفند ۱۳۶۲، در جزیره مجنون عراق به شهادت رسید. پیکرش مدتها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۵پس از تفحص در گلزار شهدای روستای شریفآباد تابعه قزوین به خاک سپرده شد.
نوید شاهد قزوین:
وصیت نامه شهید احمد جانی
فرزندان مرا چنان تربیت کنید که راه مرا ادامه دهند
فرزندان مرا چنان تربیت کنید که راه مرا ادامه دهند
از برای این که دنیا برای کسی باقی نمانده، برای ما هم
باقی نمی ماند.
امروز، سفره ای پهن است که معلوم نیست دیگر پهن بشود یا نه.
آیا دنیا بهتر است یا آخرت و یا بالا رفتن یا به زمین چسبیدن؟
همه ی منظور ما باید خدا باشد و ما باید مُزد خود را از او بگیریم.
«الیوم عمل بلاحساب و الغلد حساب بلاعمل»؛ امروز میدان کار و بازار مُزد است و امروز عمل است بدون حساب و فردا حساب است بدون عمل.
ای دوستان عزیز! هر گاه محیط، از همه ی انسانها خالی شد و از همه جا قطع نظر کردید، مکتب عزیز را سرلوحه ی خویش قرار دهید و ببینید چه ذخیرهای دارید و با خود فکر کنید که دنیا، ابدی نیست و باید منزلگاه ابدی برای خود تهیه کرد؛ پس در این صورت چه بهتر است در راه خدا تلاش کرد و از او کمک خواست که ما را یاری نماید تا توفیق سعادت را پیدا نماییم و من، سعادت را به جز شهادت نمی دانم.
برادران عزیز! جبهه رفتن من، نه به خاطر هوای نفس، بلکه به خاطر احساس مسؤولیت در برابر خدا و رهبر بوده است.
همسرم! از تو خواستارم که فرزندانمان را چنان تربیت کنی که راه مرا ادامه دهند و خودت هم مثل تمام همسران شهید، بردبار و صبور باشی.
امروز، سفره ای پهن است که معلوم نیست دیگر پهن بشود یا نه.
آیا دنیا بهتر است یا آخرت و یا بالا رفتن یا به زمین چسبیدن؟
همه ی منظور ما باید خدا باشد و ما باید مُزد خود را از او بگیریم.
«الیوم عمل بلاحساب و الغلد حساب بلاعمل»؛ امروز میدان کار و بازار مُزد است و امروز عمل است بدون حساب و فردا حساب است بدون عمل.
ای دوستان عزیز! هر گاه محیط، از همه ی انسانها خالی شد و از همه جا قطع نظر کردید، مکتب عزیز را سرلوحه ی خویش قرار دهید و ببینید چه ذخیرهای دارید و با خود فکر کنید که دنیا، ابدی نیست و باید منزلگاه ابدی برای خود تهیه کرد؛ پس در این صورت چه بهتر است در راه خدا تلاش کرد و از او کمک خواست که ما را یاری نماید تا توفیق سعادت را پیدا نماییم و من، سعادت را به جز شهادت نمی دانم.
برادران عزیز! جبهه رفتن من، نه به خاطر هوای نفس، بلکه به خاطر احساس مسؤولیت در برابر خدا و رهبر بوده است.
همسرم! از تو خواستارم که فرزندانمان را چنان تربیت کنی که راه مرا ادامه دهند و خودت هم مثل تمام همسران شهید، بردبار و صبور باشی.
نظر شما