وصیت نامه شهید عباس شیخی
عباس شیخی، دوم آبان ۱۳۴۱، در روستای سائین‌دره از توابع شهر آبیک به دنیا آمد. پدرش شیرمحمد، کشاورز بود و مادرش سیده‌معصومه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. یکم شهریور ۱۳۶۲، در قلاویزان توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به کمر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای روستای کبریت‌میان تابعه آبیک واقع است.
به گزارش نوید شاهد قزوین:

وصیت نامه شهید عباس شیخی

تنها مسئولیت شما، ادامه راه است

قسم به خداى حسین(ع)، من راهم را یافتم.
خون حسین(ع) جارى است و مکتب حسین(ع)، ایثار و خون می ‏خواهد و براى سیراب شدن نونهال انقلاب اسلامى، هزاران مرد و زن جوان و حتى بچه ‏هاى ۱۳ ساله از جان خود گذشتند تا مکتب حسین(ع) و حماسه کربلا را زنده کنند.
آرى! به قول امام «مکتبى که شهادت دارد، اسارت ندارد.»
پدر و مادر عزیز! من با خودسازى و خودآگاهى، این مکتب را انتخاب کردم و دَم آخر، کفّار را کُشتم و سپس راهى بهشت موعود گردیدم.
دیگر برایم جاى گریه و زارى نیست؛ باید در چنین مواقعى هر انسان با ایمانى به چنین مکتبى ببالد که چنین افرادى را در دامان فاطمه(س) پرورش و تحویل جامعه داده است.
از پدرى چون على(ع) و مادرى مثل فاطمه (س) انتظار چنین اولادى را باید داشت که حسین(ع) در کربلا باشد؛ پس پدر و مادر گرامى! از شما می ‏خواهم چنین باشید.
تنها مسؤولیتى که شما بعد از من دارید، ادامه راه حسین(ع) و خمینى است.
مبادا در مقابل منافقان خَم به ابرو بیاورید تا آنها شما را پریشان حال ببینند.
پدر و مادر! باید افتخار کنید. ممکن است حتى جسد من نیز به دستتان نیفتد؛ چون جنگ است و جنگ این چیزها را هم دارد.
باز تأکید می کنم؛ کوچکترین ضعفى به خود راه ندهید که پریشانى شما، روح مرا در بهشت عذاب خواهد داد.
پدر و مادر! باید افتخار کنید که توانستید پسرى پرورش دهید که با خودآگاهى کامل، راه شهادت را پیمود و شما نیز یک قربانى به پیشگاه خداوند اهدا کردید.
مادرم! خداوند عادل است. مادر جان! می دانم تو براى من زحمت زیادى کشیدى؛ ولى باید حلالم کنى؛ چون دین خدا در خطر است و خداوند از شما راضى باشد.
برادرانم! امیدوارم در نبود برادرتان، راه او را ادامه دهید و جزو رهروان سید الشهدا(ع) باشید.

منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده