شهدای خیبر – شهید فرامرز حجتشمامی
به گزارش نوید شاهد قزوین:
وصیت نامه شهید فرامرز حجتشمامی
خوشحالم که جانم را نثار اسلام و مکتبم نموده ام
قال النبی (ص): «أحب الأعمال إلى الله الصلاه لوقتها، ثم بر الوالدین، ثم
الجهاد فی سبیل الله»
بهترین کارها نزد خدا، نماز به وقت است؛ آن گاه نیکی به پدر و مادر و سپس
جنگ در راه خدا.
ای جندالله! در سبیل الله، برای پیروزی خلق الله و در انتظار بقیه الله با آوای کلام الله و با هدف لقاء الله به فرمان روح الله به پا خیزید و کاخ ظلم ظالمان ستمگر را در هم کوبید و سلاح آتشین ایمان به الله را برگیرید و بر سر ننگین مخالفان الله بکوبید که شهادت، پلی به سوی لقاء الله است.
ای مادر عزیزم! قامتت را بلند گیر و ندای «الله اکبر ـ خمینی رهبر»، سَر دِه و چون کوه مقاوم باش.
مادر عزیزم! امیدوارم که حلالم کنی؛ چون من برایت فرزند شایسته ای نبودم.
مادر! اگر خدا خواست و به فیض شهادت رسیدم، از تو می خواهم که مقاوم باشی و
سعی کنی خار چشم دشمنان اسلام باشی؛ چون مرگ حق است و چه بهتر که در سنگر
قرآن و اسلام باشد.
خداوندا! تورا شکر می کنیم که ما را از لجن زار طاغوت نجات بخشیدی و نورت
را پس از سال ها تیرگی بر ما تاباندی.
مادر جان! من به خاطر خون شهدا و برپا بودن پرچم جمهوری اسلامی به جبهه
آمدم، تا بلکه بتوانم با خون ناقابلم در راه پیشرفت انقلاب، کاری کرده باشم
و خوشحالم که جانم را نثار اسلام و مکتبم نموده ام.
برادرانم و خواهرم! قدر این انقلاب را بدانید و مبادا دل به هوا های نفسانی
بسته، پیوستگی خود را به این انقلاب و اسلام از دست داده، خود را از آن
دور سازید.
اهل بیت من، برادرانم و خواهرم! مرا حلال کنید و بدانید شهادت، برای من
عروسی است؛ همان طورکه مولایمان علی(ع ) می فرماید: «مسلمان باید روزی سه
بار از خداوند طلب مرگ کند و از مرگ نترسد.»
در آخر از همه ی دوستان و آشنایان یک بار دیگر حلالیت می طلبم و از همه می
خواهم که دعا به جان امام را فراموش نکنند؛ زیرا او بود که ملت مان را از
زیر بار ظلمت و گناه بیرون کشید و ما را دوباره به راه مستقیم و راه خیر
کشانید.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین.