شهدای معلم – شهید علیمحمد طالقانی
وصیت نامه شهید علیمحمد طالقانی
مبارزه تنها راه نجات انسان است
حال که راه مبارزه را در پیش گرفته ام و به مرزهای کشور اعزام می شوم، لازم
می دانم سخنانی را چند به خانواده ی خود بگویم.
مادر! مبادا گریه کنید؛ زیرا من به راه خدا می روم. ما از خدا هستیم و باز هم به سوی او باز خواهیم گشت.
صبور باشید و فقط در مسیر رضای خداوند حرکت نمایید که خداوند صابرین را دوست دارد.
پدر جان! شما باید استقامت بیشتری از خود نشان دهید و صبور باشید و نقطه
ضعف از خود در برابر شیطان نشان ندهید.
این ها که ما با آن ها می جنگیم،
لشکریان شیطان هستند. اگر شما خود را ضعیف نشان دهید و گریه کنید، آن ها
خوشحال می شوند و به ما می خندند.
تا آخرین لحظه و آخرین نفر باید مبارزه
کرد که تنها راه نجات انسان است.
برادر عزیزم، عمران جان! تنها چشم امید من به شما است. شما بیشتر مواظب پدر
و مادر باش و نگران من نباش.
فقط از آن ها نگهداری کن. شما برای ما زحمت زیادی کشیدی، حلالم کن.
عطا جان! شما هم مقاوم تر از همه هستی و چنان چه می دانی زندگی اصلاً جنگ است و هر جنگی هم تلفات دارد و ما هم در این جنگ به اصل خود باز خواهیم گشت و بازگشت همه به سوی خدا است و این هیچ جای نگرانی ندارد.
فراموش نشود!
هیچ موقع از هم جدا نشوید، که اگر جدا شوید، حتماً در زندگی شکست خواهید
خورد.
مواظب داداش باش. در همه جا یار او باش و او هم یار تو باشد.
مبادا از هم جدا شوید! گول شیطان را نخورید. آقا و ننه فراموش نشوند.
آن ها زندگی
خود را فدای ما کردند؛ مبادا از آن ها دوری کنید. بچه های داداش را خوب
مواظب باش.
تو یک معلم هستی و تو مسؤولی که در سرنوشت آن ها دخالت کنی و
مسیر زندگی آن ها را خوب انتخاب کنی، طوری که لغزش و انحراف نداشته باشند.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین.