انقلاب به نیروهای مومن و متخصص نیازمند است
يکشنبه, ۰۲ تير ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۵۱
ولیالله درزیرامندی، سی و یکم شهریور ۱۳۴۷، در روستای دانسفهان از توابع شهر بوئینزهرا به دنیا آمد. پدرش نعمتالله، دامدار بود و مادرش رقیه نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. سال ۱۳۶۵ ازدواج کرد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. پنجم تیر ۱۳۶۶، در سردشت توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سینه، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
به گزارش نوید شاهد قزوین:
وصیت نامه شهید ولیالله درزیرامندی
انقلاب به نیروهای مومن و متخصص نیازمند است
پروردگارا! تو را سپاس می گویم که توفیق شناخت خود را نصیب این بنده گنه
کار و ناچیزت کردی، تا رهنمون به رضای خاطرت گردم و ندای «هل من ناصر
ینصرنی» حسین زمان را، لبیک گفته و به یاری دینت بشتابم.
بارالها! در این لحظات روحانی، از درگاهت می طلبم که مرگ مرا شهادت در راه
خودت قرار دهی و مرا مفتخر به این افتخار بس والا نمایی.
آبروی بندگان در
دست توست و این تو هستی که بی ارزشان درگاهت را ارزش های والا می بخشی.
خدایا! دوست دارم در راه تو آن چنان بدنم تکه تکه گردد و در آفتاب های
سوزان بسوزد، که در روز قیامت در پیشگاه مقدس ابا عبدالله(ع) -سرور شهیدان-
شرمسار نباشم.
پدر و مادر بزرگوارم! نمی دانم با چه زبانی از شما عذر تقصیر -ناشی از
زحماتی که یک عمر برای این حقیر کشیدید- بخواهم که در مدت زندگانی، زحمات
بسیاری متوجه شما نموده و هرگز نتوانستم در کوچک ترین حد، آن ها را جبران
کنم؛ امیدوارم بنده را با بزرگواری مورد بخشش قرار دهید.
می دانم از این که فرزند خود را به اسلام و انقلاب تقدیم کرده اید، صابرانه
تحمل می کنید، تا سبب افتخار شما گردم و من نیز افتخار می کنم که پدر و
مادری چون شما دارم که رهنمای راه سعادتم شده و هرگز مرا از تأسی جستن به
راه شهیدان -نه تنها منع نکرده- بلکه مشوقم بودید؛ خداوند به شما اجر عظیم
عنایت فرماید.
برادران عزیزم! از شما می خواهم همواره در اطاعت و بندگی بسر برده و در
پیروی از ولی فقیه، کوشا باشید و بدانید همانا تنها راه سعادت، اطاعت از
این رهبر بزرگوار بوده و می باشد.
سلاحم را در راه مبارزه با کفر و نفاق
زمین نگذاشته و در این جهت، تلاش کنید و نیز آگاه باشید که محکم ایستادن
شما در سنگر تحصیل و ساعی بودن در این امر، بزرگ ترین ضربه را بر کفر و
نفاق وارد خواهد ساخت و شما بدین وسیله تیری خواهید انداخت که بر چشم
دشمنان اسلام فرو خواهد رفت؛ چرا که در این شرایط، انقلاب به نیروهای مؤمن و
متخصص نیازمند بوده و وظیفه تک تک دانش آموزان است، که متعهدانه در این
جهت بکوشند.
برادرم علی! در نبودن من، فرزند بزرگ خانه شما هستی؛ مبادا بگذارید بعد از
من، برادران کوچک، بی سواد بمانند و از آن ها سخنان زشت و رکیک شنیده شود و
یا کارهایی را که در شأن اسلام نیست، انجام دهند.
خواهران ارجمندم! شما را توصیه می کنم به صبر و تقوا و این که در زندگی،
الگوی خود را سیده زنان عالم، حضرت فاطمه زهرا(س) قرار دهید و تکرار می کنم
توصیه برادر اسیرم را، که در چنگال بعثیون کافر و در سخت ترین شرایط،
سخنگوی بهترین پند برای زنان عالم بود و به حفظ حجاب آهنگ سر داد: «ای زن!
به تو از فاطمه(س) این گونه خطاب است / ارزنده ترین زینت زن، حفظ حجاب
است».
همسر محترمم! دوست داشتم توصیه ای نیز برای شما می داشتم و لیکن زبانم الکن
است؛ چرا که شما در ابتدای زندگی، مبتلا به سختی های زیادی شدی.
البته می
دانم با تعهدی که به اسلام و انقلاب دارید، صبورانه در این راه گام بر
خواهید داشت؛ اما به هر حال مقدر بود قبل از این که زندگی مشترکمان را آغاز
کنیم، افتخار لباس دامادی رنگ خون داشتن، مرا زیبنده گردد.
به هر جهت در مدت کوتاهی که شما با بنده حقیر بودید، چه بسا موجب ناراحتی
شما شده باشم، که از حضورتان پوزش می طلبم و البته می دانم که حتماً شما
افتخار می کنید، که من تعهد به اسلام را در رأس دیگر تعهدات خویش قرار
دادم.
در پایان شما را به خدا سپرده و آرزوی سعادت شما را دارم.
از پدر و مادر مهربان و دایی و عمو و تمام وابستگانم می خواهم -اگر امکان
داشت- جنازه بنده حقیر را چند قدمی خودتان حمل کنید، تا منافقان کوردل
بدانند، از این که شما فرزندتان را به خدا هدیه داده اید، ناراحت نمی
باشید.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین.
نظر شما