نوید شاهد – برادر شهید "جعفر ادب" نقل می‌کند: «یکی از هم‌رزمانش که به مرخصی آمده بود به ما خبر داد. آن هم وقتی که جعفر برگشت جبهه. مجروح شدنش را می‌گویم. تنها می‌رفت بیمارستان برای عوض کردن پانسمان زخمش، حتی آنقدر طبیعی راه می‌رفت که هیچکس متوجه نمی‌شد. چطور آن همه درد را تحمل می‌کرد و به روی خود نمی‌آورد، نمی‌دانم!» نوید شاهد سمنان در سالگرد ولادت، توجه شما را به زندگی این شهید والامقام جلب می‌کند.

انگار نه انگار که مجروح بود!

به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید جعفر ادب فرزند محمد و سکینه، هشتم بهمن‌ماه ۱۳۴۲ در شهرستان سمنان متولد شد. تا سال سوم راهنمایی تحصیل کرد و پس از آن به حرفه نقاشی ساختمان مشغول شد. ابتدا به عضویت بسیج درآمد و سپس کارمند رسمی سپاه پاسداران شد. مدت بیست ماه و یازده روز دلاورانه جنگید. او در عملیات‌های رمضان، محرم، والفجر مقدماتی و والفجر سه مسئول تدارکات گردان بود.

انگار نه انگار که مجروح بود!
برادر شهید نقل می‌کند: «یکی از هم‌رزمانش که به مرخصی آمده بود به ما خبر داد، آن هم وقتی که جعفر برگشت به جبهه. مجروح شدنش را می‌گویم. به خاطر مجروح شدن پایش آمده بود مرخصی. نه پدر، نه مادر و نه هیچکس دیگری متوجه نشده بود. تنها می‌رفت بیمارستان برای عوض کردن پانسمان زخمش، حتی آنقدر طبیعی راه می‌رفت که هیچکس متوجه نمی‌شد. چطور آن همه درد را تحمل می‌کرد و به روی خود نمی‌آورد، نمی‌دانم!»

در عملیات والفجر چهار که در منطقه پنجوین عراق انجام شد، شرکت کرد. سرانجام بیست و هشتم آبان‌ماه ۱۳۶۲ به شهادت رسید. پيكر وی مدت‌‌ها در منطقه بر جا ماند و پس از تفحص در گلزار شهدای امامزاده يحيای زادگاهش به خاک سپرده شد.


منبع: کتاب فرهنگ‌نامه شهدای استان سمنان-شهرستان سمنان/ نشر زمزم-هدایت

 

بالاخره مچت رو گرفتم!؛ مروری بر خاطرات شهید ادب

شهید "جعفر ادب" به روایت تصویر/ قسمت اول

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده