پاسخی که شهید هنگام رفتن به خواهر داد: «خداوند با صابران است»

به گزارش نوید شاهد گلستان؛ شهید علی رضا هزارجریبی، یکم خرداد ۱۳۴۷ در روستای للدوین از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش مصطفی، کشاورزی می‌کرد و مادرش فاطمه نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. گچ کار و تعمیرکار خودرو بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دهم اسفند ۱۳۶۵ با سمت آرپی جی زن در پاسگاه زید عراق بر اثر اصابت خمپاره به شکم، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای روستای حیدر آباد شهرستان زادگاهش واقع است.

خاطره‌ای به نقل از خواهر شهید

آن زمان اوضاع اقتصادی ما زیاد خوب نبود به همین دلیل علی‌رضا تا کلاس اول راهنمایی بیشتر درس نخواند. اوایل کشاورزی می‌کرد و مواقع بیکاری به بنایی و صافکاری می‌رفت تا از این طریق کمک‌خرج خانواده باشد.

بعد از مدتی تصمیم گرفت به جبهه برود من خیلی ناراحت بودم، چون بسیار به او وابسته بودم. شب قبل از اعزام از او خواستم از تصمیم اش منصرف شود. علی رضا درحالی‌که لبخند می‌زد در جواب خواسته‌ام گفت: خواهرم مگر می‌شود در این شرایط حساس بی‌تفاوت بود. من باید برای دفاع از ناموس خود به جبهه بروم. اگر همه مثل ما احساسی برخورد کنند دشمن به‌راحتی ما را شکست می‌دهد. نگران من نباشید اگر شهید شدم شما را شفاعت می‌کنم. در مقابل دل‌تنگی هم بهترین راه صبوری است که خداوند با صابران است.