خاطر‌ه‌ای از شهید احمد اسدی‌نیا
شنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۱۳
نوید شاهد - «برمی‌گردم دوباره می‌خرم» عنوان یکی از خاطره‌های کتاب «روزگار بی تکرار» از مجموعه خاطرات راویان پیام آوران ایثار است که «حسین موذن» از زبان فرزند شهید شهناز اسدی‌نیا به بازآفرینی آن پرداخته است. در ادامه این خاطره را می‌خوانید.

برمی‌گردم دوباره می‌خرم

نوید شاهد:

دختر بچه‌ای چهار ساله بودم و مست و سرگرم مهربانی های پدرم که دلسوز و خوش برخورد بود.

پدرم یک روز مرخصی گرفت و از جبهه به خانه بازگشت. خانه چندان هم از جنگ و جبهه دور نبود. پدرم آمد و من و مادرم را با خودش به دیدن امام‌زاده علی صالح ایلام برد. برایم کمی خوراکی گرفت.

هنگامی که به خانه برگشتیم، دیدم خوراکی‌ها نیست و گمشان کرده‌ام. به گریه و شیون پرداختم. مادرم هی می‌گفت که شهناز ! گریه نکن، برایت بهترش را پیدا می‌کنم. من فقط می‌گفتم که همان را که بابا تو امام‌زاده خریده بود را می‌خواهم و بس. پدرم خونسرد بود، نزدیک آمد و گفت:

طوری نیست، برمی‌گردیم و دوباره می‌خریم؛ به شرطی که خود خودش باشد؛ عین همون اولی.

هشتاد کیلومتر راه را دوباره برگشتیم، پدرم همان مغازه را پیدا کرد و به سراغ فروشنده و همان خوراکی رفت و خرید و گفت:

بیا دخترم ! دیگه گریه نکن.

جای بوسه آن روز پدرم همچنان روی سرم گرم است.

چندی پس از آن، برای همیشه از پیش ما رفت...

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده