زندگی نامه گروهبان یکم نصرت الله جوادی پور
چهارشنبه, ۱۸ فروردين ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۵۸
نوید شاهد - در زندگی نامه شهید نصرت الله جوادی پور آمده است: زمانی که مشغول کار اداری بود سعی می کرد کار شخصی انجام ندهد، چون عقیده داشت حقوقی که می گیرد باید حلال باشد. حتی بعد از پایان وقت، مقداری اضافه تر کار می کرد تا مطمئن شود کم کاری نکرده است. در ادامه زندگینامه این شهید عالی مقام را می خوانید.

اعتقاد راسخ به حقوق حلال

به گزارش نوید شاهد استان قم، شهید نصرت الله جوادی پور درسال 1360 در قم بدنیا آمد.

مادرش تصمیم داشت نام او را مهدی بگذارد اما از میان چند اسم، نصرت الله از میان قرآن درآمد. تحصیلات دوره متوسطه را در رشته برق کار و دانش دبیرستان آیت الله کاشانی پشت سر گذاشت. به خاطر علاقه بسیار به خدمت در نیروی انتظامی از سال سوم متوسطه وارد این ارگان شد. مدتی از دوره آموزشی را در شهر کرج گذراند. پدر او می گوید: زمانی که به دیدن او رفته بودم، با خنده گفت: ان شاءالله آموزش تمام می شود، پس از آن که برای شکار قاچاقچیان به مرز می روم، چون با خود عهد کرده ام که به جامعه خدمت کنم و جامعه را از این معضل که جوانان را به نابودی می کشاند، نجات دهم. در بدترین مراحل کار و زندگی، بهترین روحیه را داشت. در پایگاه گزیک، مسئول برجک جنگ بود که تا پاسگاه 7 کیلومتر فاصله داشت و با تانکر به آنجا آب می رساندند.

منطقه گزیک، آب و هوای بسیار بدی داشت. در این مدت، او بسیار لاغر شده بود؛ اما روحیه شاد و صبور او باعث تعجب بود. روزهای آخر ماه صفر، مصادف با شهادت حضرت رسول اکرم علیه السلام امام حسن  و امام رضا علیه السلام، در مسیر برجک از پشت سر مورد اصابت 24 گلوله قرار گرفت و به همراه یکی از سربازها در بیست و سوم اردیبهشت ماه سال 81 به فیض شهادت نائل آمد. نصرت الله، فردی شوخ و در عین حال متین و با وقار بود. هیچ همسایه ای از او شکایت نداشت. با دیگران به خصوص پدر و مادر خوش رو و گشاده رو بود. وارد هر مجلسی که می شد شادی و نشاط را به آن مجلس منتقل می کرد. زمانی که مشغول کار اداری بود سعی می کرد کار شخصی انجام ندهد، چون عقیده داشت حقوقی که می گیرد باید حلال باشد. حتی بعد از پایان وقت، مقداری اضافه تر کار می کرد تا مطمئن شود کم کاری نکرده است.

به نقل از یکی از دوستان جوادی پور می گوید: «در پادگان محمد رسول الله بودیم، در ایام ماه مبارک رمضان، جوادی پور موقع افطار مسئول خرما دادن شد. به هر کس دو خرما می داد. یکی از درجه داران بالاتر از ما تقاضای خرمای بیشتری کرده بود، اما نصرت الله در جواب گفته بود خرمای بیشتری نمیدهم، چون حق دیگران ضایع می شود، اما اگر بخواهی سهم خودم را می دهم.یک روز به همراه نصرت الله به زیارت قبور شهدا رفتیم، در آنجا گفت: «دعا کن این خاک ما را هم قبول کند.»

پیکر پاک این شهید والا مقام در گلزار شهدای علی بن جعفر.ع.  قم به خاک سپرده شده است.

منبع: مجموعه کتاب های بنیاد شهید استان قم

اعتقاد راسخ به حقوق حلال

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده