نوید شاهد - «موقع بیرون آمدن از محل عروسی، چند تن از جوانان بزهکار روستا را در حال مصرف مشروب دیده بود. با چهره‌ای که از شدت عصبانیت برافروخته شده بود، سر آن‌ها فریاد زده و می‌گوید: شما خجالت نمی‌کشید که عمر و جوانی‌تان را در این راه صرف می‌کنید؟ ...» ادامه این خاطره از شهید "محمدعلی برجی" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

ماجرای خواندنی برخورد شهید برجی با جوانان بزهکار

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید محمدعلی برجی، سوم فروردین ۱۳۳۲ در روستای ناصرآباد از توابع شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش یوسف (فوت۱۳۴۸) کشاورز بود و مادرش رقیه نام داشت، تا اول راهنمایی درس خواند، سال ۱۳۵۱ ازدواج کرد و صاحب چهار پسر و دو دختر شد. این شهید بزرگوار به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت، سوم دی ۱۳۶۵ با سمت معاون فرمانده گروهان در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد و مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش واقع است.

ماجرای خواندنی برخورد شهید برجی با جوانان بزهکار

مریم رحیمی همسر شهید محمدعلی برجی روایت می‌کند: یک شب به مراسم عروسی یکی از اهالی روستا دعوت بود. با بزن و بکوب در جشن‌ها به شدت مخالف بود، اما از آنجایی که دوست نداشت خودش را دور از مردم بداند، رفت تا به صاحب عروسی تبریکی بگوید و هدیه‌اش را بدهد.

موقع بیرون آمدن از محل عروسی، چند تن از جوانان بزهکار روستا را در حال مصرف مشروب دیده بود. با چهره‌ای که از شدت عصبانیت برافروخته شده بود، سر آن‌ها فریاد زده و می‌گوید: شما خجالت نمی‌کشید که عمر و جوانی‌تان را در این راه صرف می‌کنید؟ یاالله بلند شوید و راه بیفتید.

جوان‌ها با دیدن ایشان به شدت ترسیده و با خودشان فکر کرده بودند، حتما آن‌ها را به کمیته انقلاب تحویل خواهد داد تا زندانی شوند و شلاق بخورند. با ترس و لرز از جایشان بلند شده و به دنبالش حرکت می‌کنند. ایشان، آن چند جوان را داخل یک کوچه خلوت هدایت کرده و همان جا به آن‌ها می‌گوید: من می‌توانم اسامی شما را به کمیته انقلاب بدهم تا به بدترین روش، با شما رفتار کنند.

اما معتقدم که شلاق برای انسان نیست. بعد‌ها آن جوان‌ها تعریف می‌کردند که محمدعلی ما را روی زمین خاکی نشاند و تا نزدیک اذان صبح، ما را موعظه کرد و کار به جایی رسید که دیگر اشک از چشمان ما سرازیر شد.

در آخر همه ما قول دادیم که توبه کرده و هرگز به سمت چنین کار‌هایی نرویم. امروز آن چند جوان، چند مرد عاقل و بالغ شده‌اند که از جمله خوبان محل هستند و همیشه دعاگوی شهید هستند و خودشان را مدیون نصایح خیرخواهانه او می‌دانند.

منبع: کتاب بدرقه باران

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده