نوید شاهد - «از همسر ایشان سراغ او را گرفتم. گفتند: یک هفته پیش رفته‌اند سر کوچه چیزی بخرند و هنوز برنگشته‌اند. با شنیدن این مطلب من هم خیلی نگران شدم و از آنجا به حرم حضرت معصومه (س) رفتم و دعا کردم که ایشان سلامت باشند ...» ادامه این خاطره را از سید آزادگان، شهید "حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد" در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

حاجتم را گرفتم!

به گزارش نوید شاهد استان قزوین، سید آزادگان، شهید حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد، در سال ۱۳۱۸ به دنیا آمد، پدرش سید عباس ابوترابی‌فرد نام داشت، دوران ابتدایی را در مدارس دولتی قم سپری کرد و سپس در نجف به تحصیل حوزوی پرداخت.

وی در جنگ ایران و عراق در کنار مهدی چمران حضور داشت و در نهایت به اسارت درآمد. نقش عمده‌ای در اردوگاه‌های اسرای ایرانی در عراق داشت، نماینده تهران در مجلس چهارم و پنجم و از اعضای مؤسس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی بود که به سبب تحمل اسارت در جریان جنگ ایران و عراق به سید آزادگان مشهور بود.

سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد از آنجایی که جانباز ۷۰ درصد بود، دوازدهم خرداد ۱۳۷۹ در مسیر زیارت حرم علی‌بن موسی الرضا (ع) به همراه پدرش آیت‌اللَّه سیدعباس ابوترابی‌فرد بر اثر سانحه رانندگی به مقام شهادت نایل شد و پیکر هر دو در صحن آزادی حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده شده است.

حاجتم را گرفتم!

معصومه سادات‌ابوترابی خواهر سید آزادگان، شهید حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد روایت می‌کند: در دوران انقلاب یک روز به منزل برادرم، سید علی‌اکبر رفتم و از همسر ایشان سراغ او را گرفتم. گفتند: یک هفته پیش رفته‌اند سر کوچه چیزی بخرند و هنوز برنگشته‌اند. حتما برایشان اتفاقی افتاده، من هم اصلا نمی‌دانم این مساله را با چه کسی در میان بگذارم.

با شنیدن این مطلب من هم خیلی نگران شدم و از آنجا به حرم حضرت معصومه(س) رفتم و دعا کردم که ایشان سلامت باشند و خبری از ایشان به ما برسد و بعد برگشتم منزل. آن روز از ناراحتی زیاد، آرامو قرار نداشتم تا اینکه شب شد و همسرم به خانه آمد و از او پرسیدم: چه خبر؟ گفتند آقا سیدعلی آقا مغازه بودند، سلام رساندند و به خانه رفتند. من که شوکه شده بودم، باورم نمی‌شد و خدا را شکر کردم از اینکه حاجتم را از حضرت معصومه (س) گرفته بودم.

یکی از خصوصیات اخلاقی ایشان همین بود که هیچ وقت نمی‌گفتند کجا می‌روند و چه می‌کنند و ما هم بالاخره نفهمیدیم که آن روز ایشان کجا بودند.

منبع: کتاب ستاره شب (خاطرات سید آزادگان، شهید حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد به روایت بستگان و دوستان)

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده