وصیت نامه و دست نوشته شهید «حجت الله جعفری»
چهارشنبه, ۲۹ دی ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۵۶
در وصیت نامه این شهید می‌خوانیم:‌ای مادر عزیزم تنها خواهشی که دارم این است که مبادا منافق صدای تو را در مرگ من بشنود خود را همچون زینب صابر قرار بده.

به گزارش نوید شاهد همدان، شهید حجت الله جعفری پانزدهم دی ماه ۱۳۴۱ در روستای گنج تپه از توابع شهرستان بهار به دنیا آمد. پدرش محمدتقی و مادرش معصومه نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند و در سال ۱۳۶۲ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت و در بیست و هفتم خردادماه ۱۳۶۵ با سمت تک تیرانداز در خرمشهر توسط نیرو‌های عراقی براثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شده است. برادرش، ولی الله نیز به شهادت رسیده است.
در این وصیت نامه می‌خوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
وَالْفَجْرِ وَلَیالٍ عَشْرٍ
مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا.
برخی از آن مومنان بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بسته اند کاملا وفا کردند، پس برخی بر آن عهد ایستادگی کردند (تا برای خدا شهید شدند) و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کردند و هیچ عهد خود را تغییر ندادند.
این دنیا گذرگاه است نه قرارگاه (علی علیه السلام). با درود به امام زمان (عج) و نایب بر حقش امام خمینی و شما امت شهیدپرور وصیت خود را می‌نویسم.
خدایا شاهد باش به عشق تو در مسیر تو حرکت کردم و اینک فقط پیوستن به تو را انتظار دارم، چون من بنده گنهکارم شاید با ریختن خونم در این راه گناهانم پاک شود، دلم می‌خواهد شهید شوم، اگر زنده بودنم باعث رشد کسی نشد بلکه خونم آن را جبران کند، می‌خواهم شهید شوم تا خونم به علی و حسین (ع) گواهی دهد که راهرو راهشان بودم؛ و چند سخنی با پدر و مادرم؛‌ای پدر و مادر عزیز می‌دانم برای من زحمت فراوان کشیده اید و اکنون که من در کنار شما نیستم ناراحت نباشید، مگر من خونم رنگین‌تر از خون علی اکبر و قاسم است شما هم باید خود را برای شهید شدن آماده کنید، چون وقتی امام حسین (ع) دید همه یارانش شهید شدند خود را میدان کنار نرفت «ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی یا سیوف خذینی» اگر دین جدم محمد (ص) برقرار نمی‌ماند مگر با کشته شدن من پس‌ای شمشیر‌ها مرا دریابید. ما محصل چنین معلمی هستیم که باید راهش را تا آخر ادامه دهیم.‌ای مادر عزیزم تنها خواهشی که دارم این است که مبادا منافق صدای تو را در مرگ من بشنود. خود را همچون زینب صابر قرار بده و امیدوارم مرا حلال کنی و اگر نه شهادت بدون رضای تو گوارایم نیست، چون رضای خدا بود در رضای تو.
سردی ز دل منجمد خلق زدودند         با گرمی جان مهر تباران همه رفتند
خمره مان چو پلنگان جگر خصم           دریدند آرام‌تر از عطر بهاران همه رفتند
با زورق جان موج بلا را بشکستند        تا خلوت دل روز شماران همه رفتند
مانند چکاوک سوی گلزار پریدند،         چون بوی گل آن پاک عیاران همه رفتند
غمنامه بود ناله جانسوز پریشان          ما با که نشستیم که یاران همه رفتند
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
با تقدیم احترام حجت الله جعفری

مادرم همچون حضرت زینب صبور باش

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده