خواسته شهید «محمود لشگری» از مادرش؛
همزمان با سالروز شهادت «محمود لشگری» در وصیت‌نامه این شهید بزرگوار می‌خوانیم: «ای مادر عزیزم! اگر به لقاءالله پیوستم، برای من گریه نکن و اگر خواستی گریه کنی، برای حسین (ع) و یارانش گریه کن؛ برای زینب (س) گریه کن و برای فرزندان حسین (ع) در میدان خونین کربلا گریه کن ...»

مادرم بعد از شهادتم برای حسین (ع) و یارانش گریه کن!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید محمود لشگری، نهم مرداد ماه سال ۱۳۴۴، در شهر تهران به دنیا آمد، پدرش لطف‌الله (فوت۱۳۶۰) قهوه‌چی بود و مادرش بتول نام داشت و تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. این شهید بزرگوار به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت، بیست و هفتم بهمن ماه سال ۱۳۶۵ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید، پیکرش مدت‌ها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۵ پس از تفحص در گلزار شهدای روستای ضیاءآباد از توابع شهر تاکستان به خاک سپرده شد.

متن وصیت‌نامه شهید محمود لشگری:‌ای مسلمانان جهان! از شما می‌خواهم یاور امام باشید که اوست نایب منجی عالم بشریت.‌ای خانواده عزیزم! وصیت می‌کنم حامی اسلام و دین خدا باشید، که خدای ناکرده خونی که شهدا برای اسلام دادند، به هدر نرود.‌

ای خواهران و مادران! تقاضا دارم حجاب اسلامی را حفظ نمایید؛ جهاد شما، حجاب شماست! از تمام دوستان و آشنایان تقاضا دارم: پشتیبان ولایت‌فقیه باشید؛ تا بنا به فرموده امام آسیبی به شما نرسد. همچنین از شما تقاضا دارم مرا حلال کنید و از تمامی همسایگان حلالیت بطلبید.‌ای مادر عزیزم! اگر به لقاءالله پیوستم، برای من گریه نکن و اگر خواستی گریه کنی، برای حسین (ع) و یارانش گریه کن؛ برای زینب (س) گریه کن و برای فرزندان حسین (ع) در میدان خونین کربلا گریه کن.‌

ای مادر عزیزم! تقاضا دارم برادرهایم داود و امیر را خوب تربیت کنی و آن‌ها را مردانی مؤمن و متعهد به اسلام، به جامعه تحویل دهیم. به آن‌ها بگو که اسلحه مرا زمین نگذارند. دیگر عرضی ندارم و از خواهرانم می‌خواهم حتماً نماز بخوانند و روزه بگیرند که مرگ حق است و روز قیامتی هم هست از آن‌ها می‌خواهم مرا از یاد نَبَرند. حتماً به مادرم بگویید که در روز قیامت همدیگر را خواهیم دید و حق همدیگر را در آن روز ادا خواهیم کرد.

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده