«محمدسعید از ناحیه پای راست مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و برای مداوا به پشت خط انتقال پیدا کرد ولی طولی نکشید که مجدد ایشان با در دست داشتن عصایی به خط مقدم برگشت ...» ادامه این خاطره از شهید «محمدسعید امام‌جمعه‌شهیدی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

شهیدی که از ناحیه پا مجروح شد، ولی مجدد به جبهه برگشت!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید محمدسعید امام‌جمعه‌شهیدی، پنجم دی ماه سال ۱۳۳۸، در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش محمدتقی (فوت۱۳۴۵) و مادرش آمنه نام داشت، تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی درس خواند و دیپلم گرفت. این شهید بزرگوار کارمند جهاد سازندگی بود، از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، چهارم خرداد ماه سال ۱۳۶۱، در ام‌الرصاص عراق بر اثر اصابت گلوله به پهلو و شکم شهید شد و مزار مطهرش در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. برادرش محمدمحسن نیز به شهادت رسیده است.

شهیدی که از ناحیه پا مجروح شد ولی مجدد به جبهه برگشت!

اصغر داداشیان‌پور همرزم شهید محمدسعید امام‌جمعه‌شهیدی روایت می‌کند: از گروهان بلال و از گردان عمار بودم. گروهان ما با نیرو‌های جوانی که داشت درعملیات بزرگ فتح‌المبین شرکت کرد و موفق بود. بعد از این عملیات، گروهان ما برای عملیات آزاد خرمشهر فراخوانده شد. فرمانده گروهان ما شهید بزرگوار سید ناصر سیاه‌پوش نام داشت که در ادامه عملیات خرمشهر به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

در بین نیرو‌های گروهان رزمنده‌ای بود به نام محمدسعید امام‌جمعه‌شهیدی که تقریباً چند روزی بود با ایشان آشنا شده بودم، ولی انگار سالیان سال است که با این بزرگوار آشنایی داشتم.

در پایان اولین مرحله عملیات در دومین پاتک‌های دشمن، محمدسعید از ناحیه پای راست مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و برای مداوا به پشت خط انتقال پیدا کرد ولی طولی نکشید که مجدد ایشان با در دست داشتن عصایی به خط مقدم برگشت.

برگشت محمدسعید با همان پای مجروح برای رزمندگان روحیه بود. وقتی همدیگر را دیدیم یکدیگر را به آغوش کشیدیم یک هفته در خط بودیم در شب فراموش‌نشدنی که مصادف با ولادت حضرت امیرالمؤمنین (ع) بود. مرحله دوم آزادسازی خرمشهر آغاز شد که بازهم گروهان ما شرکت کرد.

فردای همان روز سعید را دیدم که با همراه داشتن چند گلوله آرپی‌جی روی پشت خود برای یاری رساندن بچه‌ها در منطقه درگیری شتاب می‌کند. نزدیک رفته و مجدد همدیگر را به آغوش کشیدیم و خیلی خوب ایشان را زیارت کردم هیچ‌گاه آن لحظه را فراموش نمی‌کنم.

التماس دعا داشت و می‌گفت که باید آزادسازی خرمشهر ببیند. مأموریت گروهان تا ۳ کیلو متری خرمشهر به اتمام رسید، ولی تنها ایشان در یکی از گروهان‌های عمل‌کننده که برای آزادسازی خرم شرکت داشت، ایستاد و آزادسازی خرمشهر را دید و به شهدای کربلا ملحق شد.

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده