موفقیت و سربلندی نسل جوان در گرو الگوبرداری از مرام و معرفت شهداست
ضمن عرض تبریک روز معلم به تمام معلمان عزیز سرزمینم، تحصیلاتم را در رشته الهیات و معارف اسلامی تا مقطع فوق لیسانس ادامه دادم و هماکنون دبیر آموزش و پرورش شهرستان شاهرود هستم. از سال ۱۳۸۰ مشغول به کار شدم و ۲۴ سال در سمت دبیر معارف مدارس مختلف دوره اول و دوم شاهرود مشغول به کار بودهام. در ادامه به مناسبت روز معلم گفتگو با «هاجر نظری» دختر گرامی شهید «محمدمهدی نظری» را میخوانید.
دیدار در سرایی دیگر
پدرم دارای اخلاق بسیار عالی و مثالزدنی بود که بعضی را خود شاهد بوده و بعضی از این خصوصیات را از مادر، اقوام و ..... شنیدهام. از جمله این خصوصیات اخلاقی و رفتاری میتوانم به مهربانی، خوش اخلاقی، مردمداری، فعالیت بسیار بالا، کمکرسانی به دوست و آشنا و غریبه، صله رحم، تکریم و محبت به والدین، اهل نماز و روزه، برگزاری مراسمات عزاداری ائمه معصومین(ع) در ماه محرم و صفر، مسئولیتپذیر، اهل رعایت حلال و حرام، توجه به حق الناس و ... اشاره کنم. ایشان در اسفندماه ۱۳۶۳ در عملیات بدر مفقودالاثر شد. این خبر را در فروردین ۱۳۶۴ هنگامی که همه اعضای خانواده منتظر برگشت پدر بودیم تا در آغاز سال جدید در کنار هم باشیم، به اطلاع ما رساندند که باورش سخت و جانکاه بود و از تحمل خارج، ولی دلخوش به این بودیم که چون به عنوان مفقودالاثر شناخته شده بود، کورسوی امیدی در دلمان وجود داشت که شاید اسیر شده باشد، شاید در بیمارستانی بستری باشد و شاید... بعد از ۱۰ سال چشم انتظاری، در سال ۱۳۷۳ خبری آمد که این امید بازگشت پدر ودیدار مجدد او را به یاس و نا امیدی بدل کرد: «در بین شهدای تفحص شده پلاک شناسایی پدر شما هم پیدا شده است.» با تحویل استخوانهای پدرم، دیدارها ماند برای جایی دیگر در سرایی دیگر و همچنان انتظار برای لحظه دیدار.
الرحمن؛ پل ارتباطی من و پدر
زمان شهادت پدر، من ده ساله بودم و کلاس چهارم. وقتی دلتنگش میشوم با او صحبت میکنم، با زبان ساده با او حرف میزنم و اطمینان دارم که صدای من را میشنود و پاسخ میدهد، چون اعتقاد دارم بر اساس آیه شریفه قرآن که میفرماید: «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» شهدا زندهاند، میشنوند ودستشان برای امداد و یاری باز است. سوره مبارکه الرحمن، عروس قرآن را نذر پدر کردهام، پل ارتباطی من و پدر است، هر شبِ جمعه برایش قرائت میکنم، گاهی هم در روزهای هفته هروقت دلم هوایی شود، برایش هدیه میکنم به امید نگاهی...
دعایش مستجاب شد
سالهای تحصیل و گاهی در قرائت آیات به آیهای میرسیدم که برایم خیلی آشنا و تداعی صدایی که در خاطرم مانده بود: «و زوجناهم بحور العین» بعدها یادم آمد که این آیه را بارها و بارها در سحرگاهانی که پدر اهل خانه را برای انجام فریضه نماز بیدار میکرد و خود به نماز میایستاد در دعای قنوت و در سجده نماز از او شنیده بودم و در خاطرم مانده و با تن صدای دلنشین پدر به هم آمیخته و برایم به یادگار ماند. شاهد مثال برای آیه شریفه: «و قال ربکم ادعونی استجب لکم؛ پرودگارتان گفت: مرا بخوانید تا دعای شما را بپذیرم» و پذیرفت...
احترام به بیتالمال
مادرم را خدا رحمت کند تعریف میکرد، شبی از شبهای زمستان پدر با یکی از رفقای همرزمش به خانه آمد و قرا بود شب را بخوابند و صبح ماشینی که درآن سوخت برای جبهه بود را ببرند به مقصد برسانند. آن زمان لولهکشی گاز نبود و چراغ و بخاریها با نفت و گازوئیل کار میکردند. سوخت خانه ما تموم شده بود و خودمان با کرسی گرم میشدیم. مادرم به پدر پیشنهاد میدهد که از سوخت داخل ماشین مقداری بیاورد تا شب بتوانند بخاری را برای مهمان روشن کنند، ولی پدر قبول نمیکند و میگوید آن سوخت بیتالمال است و اجازه استفاده از آن را نداریم. حتی پیشنهاد میدهد مبلغ سوخت را هم حساب کند، ولی پدر قبول نمیکند و بالاخره شوهر خواهر بزرگم میرود و از جایی برای آن شب مقداری سوخت تهیه میکند و میآورد. پدرم بسیار رعایت میکرد و احترام به حقالناس و بیتالمال میگذاشت.
الگوی عملی برای نسل جوان باشیم
به جز پدر، دایی عزیزم شهید «احمد نظری» و پسر عمه بزرگوارم شهید «محمدرضا محبوبی» و تمامی شهدای گرانقدر در زندگی من تاثیر بسزایی داشته و دارند. از آن جهت که برای دفاع از اسلام، کشور، شرف، عزت و بزرگی پا روی تمامی دلبستگیها و خواستههای دل خود گذاشته از اهداف فردی گذر کرده و خود را فدای اسلام و مسلمین و برافراشته ماندن پرچم اسلام کردهاند. نهایت سعی خود را کرده و خواهم کرد که دنباله رو راه این عزیزان باشم و شرمندهشان نباشم. برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، بهترین روش طبق فرموده ائمه اطهار(ع)، بزرگان و علمای دین، برای اینکه کسی را به انجام کاری تشویق و ترغیب کنیم این است که خودمان عامل به آن کار و الگوی عملی باشیم. احترام و ارزش نهادن برای شهدا و بیان رشادتها و فداکاریهای آنها به نسل جوان حتی شده با تشویق دانشآموزان برای فرستادن یک صلوات و هدیه به روح مطهر تمامی شهدا، توجه دادن دانشآموزان که کوچه شما مزین به نام کدوم شهید است؟ اینکه کارهای نیک و خوبی که انجام میدهند را هدیه کنند به یک شهید و این طور ارتباط برقرا کنند با یک شهید و در عوض از شفاعت و دعای خیر آن شهید بهرمند شوند. هر از گاهی ارتباط موضوع درس با داستان جالب از زندگی یک شهید، این موارد را خودم تجربه کرده و در کلاس درسم استفاده میکنم.
حجاب، بهداشت روانی درپی دارد
درخصوص مسئله حجاب و عفاف که به عنوان یکی از شعائر اسلام و دین است و اثرات مثبت فراوانی را بر خانواده و جامعه دارد، از جمله این اثرات، تامین بهداشت روانی اخلاقی جامعه است، بدینسان که حضور حجاب در جامعه باعث میشود بسیاری از بیماریهای روانی از بین رفته یا درمان شده و بهداشت روانی جایگزین آن شود واین امر حاصل نمیشود مگر در سایه آگاهی بخشی به دختران و پسران کشور عزیزمان و اینکه عدم رعایت آن طبق فرموده قرآن از جانب دختران و پسران، زنان و مردان، جامعه را به ورطه هولناک تباهی و سیاهی میکشاند.
موفقیت نسل جوان در گرو الگوبرداری از مرام و معرفت شهدا است
همه معلمان و همکاران عزیزم آرزوی سعادت و خوشبختی و موفقیت دانشآموزانشان را دارند و از اینکه سعادت و بهروزی دانشآموزان را شاهد باشند، سرافرازند. موفقیت و سربلندی نسل جوان هم در گرو پیروی از دستورات خدا، پیامبر و ائمه معصومین(ع)، آشنایی با ولایت فقیه و گوش به فرمان رهبری و الگوبرداری از مرام و معرفت شهدا است. مدرسه خانه دوم دانشآموزان و معلمان یکی از تاثیرگذارترین افراد بر دانشآموزان هستند. چه بسیار معلمانی که باعث رشد و شکوفایی استعدادهای دانشآموزان عزیزمان شدهاند و چه اندک معلمانی که با یک سخن یا حرکت نسنجیده، خدایی ناکرده مسبب تباهی دانشآموزی شدند، دانش آموزان را فرزند خود بدانیم، بقیه مسیر خودش را نشان میدهد. خدایا چنان کن سرانجام کار/ تو خشنود باشی و ما رستگار
گفتگو از حمیدرضا گلهاشم