از نبود شهید "حاج سیدجوادی" در گردان، نوجوانان بیتاب میشدند
چهارشنبه, ۰۹ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۴
نوید شاهد - «چند تا نوجوان کم سن و سال توی گردان بودند. وقتی که سید نبود اینها خیلی بیتاب میشدند. مثل مادری که بچهاش دیر کرده باشد، مدام میآمدند میپرسیدند آقا سید کجاست؟ چرا نیامد؟ ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید "سید علیاکبر حاج سیدجوادی" است که تقدیم حضورتان میشود.
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید سید علیاکبر حاج سیدجوادی، بیست و سوم مهر ۱۳۴۲ در شهرستان قزوین به دنیا آمد، پدرش سیدحسن و مادرش صدیقه نام داشت و تا دوم متوسطه درس خواند. این شهید بزرگوار به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت، بیست و چهارم اسفند ۱۳۶۳ با سمت فرمانده گردان ۲۷ محمد رسولالله(ص) در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به گردن، شهید شد. پیکر وی مدتها در منطقه بر جا ماند، سال ۱۳۷۳ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد و او را سید مصطفی نیز مینامیدند.
از نبود سید، نوجوانان بیتاب میشدند
چند تا نوجوان کم سن و سال توی گردان بودند. وقتی که سید نبود اینها خیلی بیتاب میشدند. مثل مادری که بچهاش دیر کرده باشد، مدام میآمدند میپرسیدند آقا سید کجاست؟ چرا نیامد؟
بچههایی که روزهای اول آمدنشان همه میگفتند باید برگردند، حلقهای داشتند و سید برایشان از جبهه میگفت و اینها گریه میکردند.
برای پشت جبهه هم برنامه داشت
برای پشت جبهه هم برنامه داشت. گردان که به مرخصی میآمد سید برنامهاش مشخص بود: قرار نماز جماعتها، هیات هفتگی در منازل بچهها، دیدار با خانواده شهدا و مجروحان، اردوهای خارج شهر. مجری همه برنامهها خودش بود.
بین بچهها خاطره تعریف میکرد
بعد از ناهار در فرصت استراحت میرفت بین بچهها و گاهی خاطره تعریف میکرد. به دیگران هم میگفت خاطرههاتان را در سینه نگه ندارید و بازگو کنید.
منبع: با چشمان باز(روایتهایی از زندگی و شهادت سید علیاکبر حاج سید جوادی)
نظر شما