وصیت نامه شهید جلال جلیلی فرد
برادران و خواهران حزب الله که همیشه در صحنه هستید ! ما در زمانی زندگی می کنیم که همه ی کفر یک طرف شده است و اسلام تنها یک طرف و به نظر می رسد که تاریخ گذشته در حال تکرار است؛ یعنی همان زمان پیامبر اکرم (ص) پیامبری که برای زنده ماندن اسلام و شرافت مسلمین و در اصل برای شما و من که خود را امت او می دانیم ، دندانش را شکستند و خاکستر و آب د هان به روی مبارکش ریختند و همان زمان علی (ع) دارد تکرار می شود که فرقش برای مسایل اسلامی و من مسلمان و شما شیعه ی مسلمان شکافته شد و محاسنی که برای شهادت زهرا (س) اشک هایی زرین را به خود گرفته بود و خیس شده بود ، با خون مبارکش خیس شد و حسین (ع) آن بهترین معلم شهید و آن نمونه تقوی و زهد و پاکدامنی - مردی که تمام فرزندان و یاران خود را از سرباز شش ماه گرفته تا فداکار ، ایثارگر و مرد نمونه 70ی ساله ، برای حیثیت و حرمت و کرامت و شرافت و عاطفه مسلمین ، فدا کرد .
... و حال در زمان این بت شکن قرن و این ابراهیم زمان - که از تبار پاک ابراهیم (ع) است - فریاد " هل من ناصر ینصرنی؟" اَش در کشور ایثارگرما طنین افکن شده و برای حفظ اسلام و قرآن و برای استقلال و شرافت و آبروی ملت ایران بلند است و من با جان و دل این فریاد را به این عنوان که اسلام غریب است و یاوری به جز ملت ایران ندارد، لبیک گفته و به جبهه رفتم و اگر به سعادت ابدی، یعنی به مدال افتخار شهادت دست یافتم، امید است این قطره خون ناقابلم برای اسلام اهمیتی داشته باشد و امیدوارم که با افتادن پرچم اسلام از دستم برادران غیور و دلیر جایم را پر کنند وپرچم پر افتخار اسلام را به دست بگیرند و تا بلندای قله آزادی بر دوش خود حمله کنند؛ به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی .