خدا میخواست او را با شهادت پیش خود ببرد
يکشنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۵۸
شهید "حاجیمحمدی" در پنج سالگی داخل حوض آب افتاد، آنقدر آب وارد بدنش شد که روی آب آمد و وقتی او را بیرون کشیدند حرکتی نداشت...
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید محمدرضا حاجیمحمدیکشمرزی، دهم خرداد ۱۳۴۰ در شهر قزوین دیده به جهان گشود، پدرش محمدحسین کارمند بانک بود و مادرش زینب نام داشت.
این شهید گرانقدر دوران ابتدایی را در دبستان فولادی، دوران راهنمایی را در مدرسه اتحاد اسلامی و دوران متوسطه را در هنرستان فنی درس خواند و در رشته ساختمان دیپلم گرفت.
شهید حاجیمحمدی پیش از پیروزی انقلاب، در تظاهرات، اجتماعات و راهپیماییها شرکت کرده و به پخش و توزیع اعلامیه میپرداخت و همچنین هنگام اعلام حکومت نظامی با بچههای محله روی پشتبام «اللهاکبر» میگفت.
این شهید سرافراز که تعمیرکار لوازم برقی بود، به واسطه رشته تحصیلیاش، در ساخت و ساماندهی حسینیهها و تکیهها خدمتگزاری میکرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی شهید حاجیمحمدی در حراست از شهر و حفظ امنیت آن با کمیته همکاری داشت و با شروع جنگ تحمیلی به جمعیت حافظان وحدت پیوست.
این شهید گرانقدر که بسیار کمحرف و باایمان بود، هنگام اعزام به مناطق جنگی چون ناراحتی والدین خود را میدید به آنها میگفت: من دو سال در پادگان آموزش دیدهام و اگر نروم در مقابل گلولههایی که صرف آموزش من شده مسئولم.
شهید حاجیمحمدی در درگیریهای کردستان چندین بار به این منطقه اعزام شد، سپس از سوی ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران در جبهه حضور یافت و بیست و یکم مهر ۱۳۵۹ در سرپلذهاب توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.
پیکر او را در امامزاده حسین(ع) زادگاهش به خاک سپردند.
این شهید سرافراز در پنج سالگی داخل حوض آب افتاد، آنقدر آب وارد بدنش شد که روی آب آمد و وقتی او را بیرون کشیدند حرکتی نداشت، پدرش نذر کرد و حالش بهبود یافت.
یکبار هم از پشتبام بر روی زمین افتاد و فقط پایش شکست، گویی خدا میخواست او را با شهادت پیش خود ببرد.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
این شهید گرانقدر دوران ابتدایی را در دبستان فولادی، دوران راهنمایی را در مدرسه اتحاد اسلامی و دوران متوسطه را در هنرستان فنی درس خواند و در رشته ساختمان دیپلم گرفت.
شهید حاجیمحمدی پیش از پیروزی انقلاب، در تظاهرات، اجتماعات و راهپیماییها شرکت کرده و به پخش و توزیع اعلامیه میپرداخت و همچنین هنگام اعلام حکومت نظامی با بچههای محله روی پشتبام «اللهاکبر» میگفت.
این شهید سرافراز که تعمیرکار لوازم برقی بود، به واسطه رشته تحصیلیاش، در ساخت و ساماندهی حسینیهها و تکیهها خدمتگزاری میکرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی شهید حاجیمحمدی در حراست از شهر و حفظ امنیت آن با کمیته همکاری داشت و با شروع جنگ تحمیلی به جمعیت حافظان وحدت پیوست.
این شهید گرانقدر که بسیار کمحرف و باایمان بود، هنگام اعزام به مناطق جنگی چون ناراحتی والدین خود را میدید به آنها میگفت: من دو سال در پادگان آموزش دیدهام و اگر نروم در مقابل گلولههایی که صرف آموزش من شده مسئولم.
شهید حاجیمحمدی در درگیریهای کردستان چندین بار به این منطقه اعزام شد، سپس از سوی ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران در جبهه حضور یافت و بیست و یکم مهر ۱۳۵۹ در سرپلذهاب توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.
پیکر او را در امامزاده حسین(ع) زادگاهش به خاک سپردند.
این شهید سرافراز در پنج سالگی داخل حوض آب افتاد، آنقدر آب وارد بدنش شد که روی آب آمد و وقتی او را بیرون کشیدند حرکتی نداشت، پدرش نذر کرد و حالش بهبود یافت.
یکبار هم از پشتبام بر روی زمین افتاد و فقط پایش شکست، گویی خدا میخواست او را با شهادت پیش خود ببرد.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
نظر شما