با آغوش باز به سوی معبودم روانه میشوم
چهارشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۲۷
در وصیتنامهی شهید "حیدر تعهدی" میخوانیم: اینک که به یاری خداوند، رزمندگان اسلحهی حسینی را به دست گرفتهاند، من هم با آغوش باز به سوی آن معبود روانه میشوم؛ خدایی که خلق کرد جهانیان را.
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید حیدر تعهدی، بیست و چهارم مهر ۱۳۴۵ در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش ابوالقاسم راننده بود و مادرش صغرا نام داشت.
این شهید گرانقدر که تا پایان دوره راهنمایی درس خواند، به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت و بیست و چهارم خرداد ۱۳۶۷ در شیخمحمد عراق به شهادت رسید.
پیکرش مدتها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۱ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
متن وصیتنامهی شهید حیدر تعهدی:
اسلحه غرق در خون حسین بن علی(ع)، سالیان سال در دشتهای داغ و سوزان کربلا افتاده و منتظر بازوان مردانهای بود که با برداشتن آن، انتقام مظلومیت خون صاحبش را بگیرد؛ ولی کسی نبود که به ندای «هل من ناصر ینصرنی؟» حسین(ع) لبیک بگوید؛ ولی ناگهان در عالم اسلام جرقهای زده شد و مردی از تبار حسین بن علی(ع)، شمشیر سید الشهدا(ع) را از زمین برداشته، به دست گرفت و بار دیگر ندای «هل من ناصر ینصرنی؟» را از حلقوم مبارکش جاری ساخت و بر من و تو واجب گشت -که اگر در کربلا نبودیم- اینک به ندای رهبر لبیک گوییم و خود را جزو اصحاب اباعبدالله(ع) قرار دهیم.
اینک که به یاری خداوند، رزمندگان اسلحهی حسینی را به دست گرفتهاند، من هم با آغوش باز به سوی آن معبود روانه میشوم؛ خدایی که خلق کرد جهانیان را.
...و من، از خدای خود طلب آمرزش میکنم که مرا ببخشد و به بدن ضعیف و ناتوانم رحم کند؛ چون که تاکنون کارهای ما توأم با گناه بوده است. هر چند که امام صادق(ع) فرمودند: «من قتل فی سبیل الله، لم یعرّفه الله شیئاً من سیئاته»؛ کسی که در راه خدا کشته شود، خداوند هیچ یک از گناهان او را به رویش نمیآورد. (وسایل الشیعه، ج ۱۱، ص ۹)
...و امروز، پیامم به امت شهیدپرور این است که: طرفداری و حمایت خود را از رهبر تا ظهور حضرت مهدی(عج) اعلام کنند و به سفارشات رهبر عظیمالشأن -این قلب تپنده ملت- که میگوید: «به پا خیزید و بشتابید به سوی نبرد با کفار»، عمل کنند. همانطور که حسین بن علی(ع) تا آخرین قطرهی خون خود دفاع کرد.
...و پدر جان! سرت را در جمع مردم بالا بگیر و خوشحال باش و چهرهات را باز کن و بگو امانتی داشتم از طرف خداوند و او را در راه اسلام دادم.
...و ای مادر عزیزم و ای نور چشم من! شما بودی که مرا بزرگم کردی و در مسیری افکندی که در راه میلیونها شهید از صدر اسلام تاکنون میباشد. از شما میخواهم که خوشحال باشید و افتخار کنید که یکی از اعضای خانوادهی شما هم در این مسیر جان خود را فدای اسلام و امام عزیز کرد، که این آرزوی دیرین من بود.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
پیکرش مدتها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۱ پس از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
اسلحه غرق در خون حسین بن علی(ع)، سالیان سال در دشتهای داغ و سوزان کربلا افتاده و منتظر بازوان مردانهای بود که با برداشتن آن، انتقام مظلومیت خون صاحبش را بگیرد؛ ولی کسی نبود که به ندای «هل من ناصر ینصرنی؟» حسین(ع) لبیک بگوید؛ ولی ناگهان در عالم اسلام جرقهای زده شد و مردی از تبار حسین بن علی(ع)، شمشیر سید الشهدا(ع) را از زمین برداشته، به دست گرفت و بار دیگر ندای «هل من ناصر ینصرنی؟» را از حلقوم مبارکش جاری ساخت و بر من و تو واجب گشت -که اگر در کربلا نبودیم- اینک به ندای رهبر لبیک گوییم و خود را جزو اصحاب اباعبدالله(ع) قرار دهیم.
اینک که به یاری خداوند، رزمندگان اسلحهی حسینی را به دست گرفتهاند، من هم با آغوش باز به سوی آن معبود روانه میشوم؛ خدایی که خلق کرد جهانیان را.
...و من، از خدای خود طلب آمرزش میکنم که مرا ببخشد و به بدن ضعیف و ناتوانم رحم کند؛ چون که تاکنون کارهای ما توأم با گناه بوده است. هر چند که امام صادق(ع) فرمودند: «من قتل فی سبیل الله، لم یعرّفه الله شیئاً من سیئاته»؛ کسی که در راه خدا کشته شود، خداوند هیچ یک از گناهان او را به رویش نمیآورد. (وسایل الشیعه، ج ۱۱، ص ۹)
...و امروز، پیامم به امت شهیدپرور این است که: طرفداری و حمایت خود را از رهبر تا ظهور حضرت مهدی(عج) اعلام کنند و به سفارشات رهبر عظیمالشأن -این قلب تپنده ملت- که میگوید: «به پا خیزید و بشتابید به سوی نبرد با کفار»، عمل کنند. همانطور که حسین بن علی(ع) تا آخرین قطرهی خون خود دفاع کرد.
...و پدر جان! سرت را در جمع مردم بالا بگیر و خوشحال باش و چهرهات را باز کن و بگو امانتی داشتم از طرف خداوند و او را در راه اسلام دادم.
...و ای مادر عزیزم و ای نور چشم من! شما بودی که مرا بزرگم کردی و در مسیری افکندی که در راه میلیونها شهید از صدر اسلام تاکنون میباشد. از شما میخواهم که خوشحال باشید و افتخار کنید که یکی از اعضای خانوادهی شما هم در این مسیر جان خود را فدای اسلام و امام عزیز کرد، که این آرزوی دیرین من بود.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
نظر شما