از انقلاب اسلامی عزیز دفاع کنید
دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۷
در وصیتنامهی شهید "محمدابراهیم زارعپور" میخوانیم: صبر نمایید و همچنان از انقلاب اسلامی عزیز دفاع کنید. مبادا روحیه خود را -خدای ناکرده- ببازید ...
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید محمدابراهیم زارعپور بیستم آبان ۱۳۴۱ در روستای بیدستان از توابع شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش کرمعلی، کارگری میکرد و مادرش مولود نام داشت.
این شهید گرانقدر که تا اول متوسطه درس خواند، کارگر کارخانه نخریسی بود و به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت.
شهید زارعپور بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۶۱ در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد.
مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
متن وصیتنامهی شهید محمدابراهیم زارعپور:
خدایا! تو را به حرمت خون سید الشهدا(ع) مرا در صف شهیدان اسلام قرار بده و در آخرت کمک و یاریام کن.
مادر عزیزم! این چند کلمه را از فرزند کوچک خود ابراهیم زارعپور به عنوان وصیتنامه بپذیر. مادر مهربان و بهتر از جانم! امیدوارم مرا حلال کرده باشی و از این که از شما خانواده جدا شده و به جبهه اسلام پیوستم، خودت میدانی که اسلام در این برهه از زمان احتیاج به وجود ما دارد؛ مبادا در فقدان من گریه کنی. شما باید افتخار کنی که فرزندت در راه خدا به شهادت رسیده است.
به پدران و مادران شهید داده بنگر که چگونه استقامت کردند. هر گاه به فکر من افتادی، به یاد آور مادران شهید داده را که با فرزندان در آغوش گرفته خود به سوی لولههای مسلسل شتافتند و به یاد آور پدران و مادرانی را که در راه اسلام و انقلاب چندین فرزند خود را قربانی اسلام کردند. خدا را شُکر که چنین سعادتی نصیب شما هم شد، تا پسرت در راه خدا شهید شود.
پدر عزیزم! شما که تاکنون استقامت کردید، منبعد هم -انشاء الله- صبر نمایید و همچنان از انقلاب اسلامی عزیز دفاع کنید. مبادا روحیه خود را -خدای ناکرده- ببازید و برای فقدان من گریه کنید؛ چرا که گریه شما باعث ناراحتی من است. امیدوارم -انشاء الله- همیشه دعاگوی پاسداران و رزمندگان اسلام باشید و از امام عزیز، تشکر کنید که ایران را از تاریکی به سوی نور هدایت کرد.
پدر عزیزم! از شما تقاضا دارم خواهر و برادرانم را کاملاً به فرایض دینی آشنا سازید؛ حتی اگر ممکن است برادر بزرگم محمدرضا را به حوزه علمیه، جهت آموختن احکام الهی بفرستید.
...و اما راجع به مقدار پولی که در دفترچه دارم؛ از پدر و مادرم تقاضا دارم که یک پنجم آن را -اگر خمس تعلق گرفت- بدهند و یک دهم هم به فقرا و جنگ زدگان بدهند. لباسهایم را همچنین به جنگ زدگان بدهند و اگر شهید شدم هر کجا که خواستند دفنم کنند.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
شهید زارعپور بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۶۱ در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد.
مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
خدایا! تو را به حرمت خون سید الشهدا(ع) مرا در صف شهیدان اسلام قرار بده و در آخرت کمک و یاریام کن.
مادر عزیزم! این چند کلمه را از فرزند کوچک خود ابراهیم زارعپور به عنوان وصیتنامه بپذیر. مادر مهربان و بهتر از جانم! امیدوارم مرا حلال کرده باشی و از این که از شما خانواده جدا شده و به جبهه اسلام پیوستم، خودت میدانی که اسلام در این برهه از زمان احتیاج به وجود ما دارد؛ مبادا در فقدان من گریه کنی. شما باید افتخار کنی که فرزندت در راه خدا به شهادت رسیده است.
به پدران و مادران شهید داده بنگر که چگونه استقامت کردند. هر گاه به فکر من افتادی، به یاد آور مادران شهید داده را که با فرزندان در آغوش گرفته خود به سوی لولههای مسلسل شتافتند و به یاد آور پدران و مادرانی را که در راه اسلام و انقلاب چندین فرزند خود را قربانی اسلام کردند. خدا را شُکر که چنین سعادتی نصیب شما هم شد، تا پسرت در راه خدا شهید شود.
پدر عزیزم! شما که تاکنون استقامت کردید، منبعد هم -انشاء الله- صبر نمایید و همچنان از انقلاب اسلامی عزیز دفاع کنید. مبادا روحیه خود را -خدای ناکرده- ببازید و برای فقدان من گریه کنید؛ چرا که گریه شما باعث ناراحتی من است. امیدوارم -انشاء الله- همیشه دعاگوی پاسداران و رزمندگان اسلام باشید و از امام عزیز، تشکر کنید که ایران را از تاریکی به سوی نور هدایت کرد.
پدر عزیزم! از شما تقاضا دارم خواهر و برادرانم را کاملاً به فرایض دینی آشنا سازید؛ حتی اگر ممکن است برادر بزرگم محمدرضا را به حوزه علمیه، جهت آموختن احکام الهی بفرستید.
...و اما راجع به مقدار پولی که در دفترچه دارم؛ از پدر و مادرم تقاضا دارم که یک پنجم آن را -اگر خمس تعلق گرفت- بدهند و یک دهم هم به فقرا و جنگ زدگان بدهند. لباسهایم را همچنین به جنگ زدگان بدهند و اگر شهید شدم هر کجا که خواستند دفنم کنند.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
نظر شما