با توکل به خدا بر سختیها و مشکلات فایق آیید
چهارشنبه, ۰۶ فروردين ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۵۹
شهید "محمدعلی خلجی" در وصیتنامهاش آورده است: مدافع انقلاب باشید، از ارزشهای والای اسلامی و انسانی پیروی کنید، تنها به خدا توکل کنید و بر سختیها و مشکلات فایق آیید...
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید محمدعلی خلجی، نوزدهم فروردین ۱۳۴۱ در روستای مندرآباد از توابع شهر بوئینزهرا به دنیا آمد، پدرش یدالله (فوت۱۳۵۸) و مادرش زیباخانم نام داشت، تا سوم ابتدایی درس خواند، کارگر بود، سال ۱۳۶۳ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، ششم فروردین ۱۳۶۷ در حلبچه عراق به شهادت رسید و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
متن وصیتنامه شهید محمدعلی خلجی:
شهادت، مرتبهای است که هر کسی که لایق آن باشد به آن نایل میشود و بنده نیز این وصیتنامه را از آن جهت مینگارم که احتمال شهادت برای بنده روسیاه بسیار بعید و کم است اما به هر حال آرزو برای انسان عیب نیست.
شاید برکت سرخی خون شهیدان الهی و فضای عطرآگین این کربلا و به آبروی حماسهآفرینان، شامل حال بنده حقیر نیز بشود که شهید شاهد است وحی و حاضر است. در همه زمانها شهید، خط سرخی است بر وجود تمامی مستکبران و با آن نگاههای ربّانی و ملکوتی که در لحظه شهادت دارند، ارزشهای گمشده و فراموش شده انسانی را زنده میکنند.
مگر نشنیدهاید که خمینی - آموزگار بزرگ شهادت- آزادگی، مختار بودن، عاشق بودن و الهی بودن انسان را مُهر کرد و به همه تاریخ درس داد و قلب تاریخ را فتح کرد و حال چون شمع باید سوخت و شکافنده ظلمت و نور شد. بالاخره ما هم به صف شهیدان خونین پیکر حسینی پیوستیم که انشاءالله خداوند کریم این جان را در راه رسیدن به خودش، قبول فرماید.
با توکل به خدا بر سختیها فایق آیید
خُب برادر، زمان، زمان ابا عبدالله الحسین(ع) است و دشمنان هم، همچون یزیدبن معاویه دست به دست هم دادهاند و پیروان اسلام و قرآن را از چهار طرف محاصره نمودهاند. آمریکای جنایتکار با چه چیز ما دشمنی دارد که از آن طرف دنیا ناوگان جنگی خود را به خلیج فارس آورده و کشور جمهوری اسلامی ما را تهدید میکند؟ اما برادر، همچون کوه، محکم و استوار باش.
و اما سخن آخرم این است که بیشتر مدافع انقلاب باشید، از ارزشهای والای اسلامی و انسانی پیروی کنید، تنها به خدا توکل کنید و مبادا امام را چون اهل کوفه که ابا عبدالله(ع) را بییاور گذاشتند، تنها بگذارید و کلام آخر اینکه بر سختیها و مشکلات فایق آیید.
در شهادت من گریه نکنید
و اما پدر و مادرم، بدانید که مؤمن واقعی با خون خود وضو میگیرد، به نماز عشق میایستد و خوشا به حال شما که امانت خویش را به صاحبش فرستادید.
مادرم، امیدوارم که مرا ببخشید، مادری که روزها و شبها در بزرگ کردن من زحمت زیاد میکشیدید، حق مادری را بر من حلال کنید زیرا حقی را که بر گردن من داشتی، نتوانستم جبران کنم، امید است که در شهادت من، هیچگونه ناراحتی و گریه نکنی و به دیگر مادران شهدا، دلداری بدهید، چون شهادت، سعادت انسان است، امام را دعا کنید و مرا ببخشید که نتوانستم فرزند خوبی برای شما باشم.
و اما به برادرم سفارش میکنم که همانا راه خودش را ادامه دهد، به بسیج برود، آموزش اسلحه فراگیرد و نگذارد که اسلحهام بر زمین بماند.
راه شهدا را ادامه دهید
و اما شما همسر عزیزم، شما همه زحمات خانه و بچهها را تحمل میکنید ولی من نتوانستم با همکاری شما به وظیفه دینی خود عمل کنم. امیدوارم و از خداوند قادر متعال میخواهم که شما را با زینب کبری(س) محشور بدارد و اگر من نتوانستم که شوهر خوبی برای شما باشم و تمام خواستههای تو را برآورده سازم باید مرا ببخشید.
من در مدت ۳ سالی که با هم زندگی مشترک داشتیم خیلی شما را اذیت و آزار کردم، ناراحتی بسیار کشیدی و با همه کمبودهای زندگی ساختی لذا من از شما راضی هستم و امیدوارم، خدای من هم از شما راضی باشد و همانطور که گفتم من همسر خوبی برای شما نبودم ولی شما مادر خوبی برای بچه و یادگاری هر دوی ما هستی. فرزندمان را هم طوری تربیت کن که فردا سربار جامعه نباشد و افتخار کند که راهم را ادامه دهد.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
نظر شما