ملت ایران در حراست و تداوم انقلاب اسلامی بکوشند
پنجشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۱۴
شهید "محمدشهیربهداد نورخیزمحجوب" در وصیتنامهاش مینویسد:«انقلاب اسلامی گنج گران بهایى است که در دستان ما قرار دارد به همین دلیل ملت ایران در حراست، حفاظت و تداوم آن بکوشند ...»
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید محمدشهیربهداد نورخیزمحجوب، بیست و دوم خرداد ۱۳۴۴ در شهر رشت به دنیا آمد، پدرش حسن، کارمند بود و مادرش معصومه نام داشت و دانشجوی دوره کارشناسی در رشته شیمی بود. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، هجدهم فروردین ۱۳۶۶ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و مزار او در گلزار شهدای شهر قزوین واقع است.
متن وصیتنامه شهید محمدشهیربهداد نورخیزمحجوب:
آفرینش خود را در رنج و درد مىداند، در میان دردها، رنجها و غمها، تو را مىخواند، تو را مى پرستد و از تو کمک مىجوید؛ چرا که تنها تو شایسته عبادتى و تنها تو سزاوار استعانتى و تنها بر تو باید توکل کرد که توکلِ بر غیر، شرک است.
خدایا! تو را با حمدى بیحساب شُکر مىکنم؛ چون بر من مِنَّت نهادى و این سعادت عُظمى، یعنى حضور در جبهه و جهاد در راهت را بر من ارزانى داشتى تا در میدان نبردى انسان ساز چون جبهه که در آنجا فطرت الهى انسان متجلى مىشود، تو و عظمت تو را بهتر و زیباتر درک کنم.
پروردگارا، اى محبوب من! تو را سپاس مىگویم که به من این فرصت را دادى تا در راه نُصرت دینت، لباس جهاد بپوشم؛ جامهاى که تنها در خور اَبرار و اَحرار است و ذلیلان و فرومایگان را از آن بهرهاى نیست. من نیز از اینکه چنین افتخارى نصیبم شده است، به درگاهت ای خداى رحمان و منّان! شاکر و سپاسگزارم.
تسلیم مَشیَّت و اراده تو هستم
خداى من! تو را آنگونه شناختم که مولایم على(ع) در نهج البلاغه به من آموخت. تو را آنگونه شناختم که همه چیز و هر امرى را در یَد قدرت تو و تحت مَشیَّت تو یافتم. خود را و فعلم را برابر خواست تو چون ذرّه و پَرکاهى دیدم؛ پس چه بهتر که تسلیم مَشیَّت و اراده تو باشم و خود را به تو بسپارم.
خدایا، اى آنکه بر هر امرى قادر و توانایى! اگر از مرگ گریزى نیست که مطمئناً همینطور است؛ پس چه بهتر مرگم را شهادت در راه خودت که بهترین، زیباترین و باشکوهترین مرگها است - قرار دهى؛ چرا که هجرت را از پیامبر(ص) و جهاد و نبرد را از کلام و عمل على(ع)آموختم و مُدارا و خون جگرخوردن را از امام مظلوم حسن مجتبى(ع) فرا گرفتم.
شهادت حسین گونه را نصیبم کن
پس خداى من! شهادت حسین گونه را نصیب من ساز. از آن هنگام که دنیا را شناختم، از آن بیزار شدم، در کلامت عقبى را یافتم و به آن مشتاق شدم، اکنون که این فرصت گران بها را پیش روى مىبینم، از آن استفاده مىکنم و با گامى کوتاه این راه طولانى را که رسیدن به رضا و خشنودى تو است، مىپیمایم.
اى خداى من! مگر مىتوان تو را و مَشیَّت و رضاى تو را با حضور در جبهه یافت، آنگاه لحظهاى آرام و قرار داشت و از پاى ننشست؟ مُسلَّم است که تنها دلبستگیهاى مادى و دنیایى است که دنائت پیشگان را از گام برداشتن در این راه، باز مىدارد.
حال آیا مىتوان این ذَلَّت و زبونى را پذیرفت؟ خدایا! تو شاهد باش که در این راه جز با علم، آگاهى و شناخت گام برنداشتم و اینک با درک همه جوانب و احساس تکلیف دینى که بر خود فرض مىدانم، قدم در این راه مىگذارم. همه مسلمین باید آگاه باشند و بدانند که حُب و بغض، تنها و تنها به معنى حُبِّ دوستان خدا و بغض و نفرت داشتن نسبت به دشمنان خدا است.
در تداوم انقلاب اسلامی بکوشید
این انقلاب هم، انقلابى الهى و مُنبعث از مفاهیم عالى قرآنى است و مؤمنین آنانى هستند که صادقانه، مخلصانه، بدون ریا و هرگونه شائبه، در راه اعتلای کلمه حق و پیشبرد انقلاب الهى که تجلى فطرت پاک انسانها است - تلاش کنند، رنج کشند و تنها، حُبِّ اینان جایز است.
آنانى که مقابل این سیل بنیان کن و این نفوس الهى، قصد مقاومت داشته باشند، در میان سیل خروشان آن، همچون فرعونیان خُرد و نابود مىشوند. بازماندگان را به صبر، بُردبارى و شکیبایى وصیت مىکنم. امروز، این انقلاب گنج گران بهایى است که در دستان ما قرار دارد در حراست، حفاظت و تداوم آن بکوشید.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
نظر شما