خدا را شاکرم که لباس سپاه را بر تن کردم
سهشنبه, ۰۴ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۱۰
نوید شاهد - شهید "حمید سیاهکالیمرادی" در وصیتنامهاش مینویسد:«خدا را شاکرم که مرا در این راه و لباس وظیفهام را متبرک به شرف و خون سیدالشهداء(ع)، یعنی پاسداری قرار داد ...»
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید حمید سیاهکالیمرادی، چهارم اردیبهشت ماه ۱۳۶۸ در قزوین به دنیا آمد، پدرش حشمتالله و مادرش امینه سیاهکالی مرادی نام داشت، دانشجوی مقطع کارشناسی حسابداری مالی بود و دهم آبان ماه سال ۱۳۹۱ ازدواج کرد. این شهید بزرگوار توسط سپاه صاحبالامر(عج) قزوین و به عنوان مدافعحرم و فرمانده مخابرات و بیسیمچی در جبهه دفاعی سوریه حضور یافت، پنجم آذر ماه سال ۱۳۹۴ در حلب سوریه و درگیری با گروهک داعش بر اثر اصابت پرتابههای جنگی به بدن و جراحات وارده شهید شد و مزار او در گلزار شهدای قزوین واقع است.
متن وصیتنامه شهید حمید سیاهکالیمرادی:
لازم دانستم تا چند سطری را منباب یادآوری و وصیت به قرار ذیل ذکر نمایم: ابتدا خدا را شاکرم که مرا در این راه و لباس وظیفهام را متبرک به شرف و خون سیدالشهداء(ع)، یعنی پاسداری قرار داد.
قبل از هر چیز، دست پدر و مادرم را میبوسم و عاجزانه میخواهم که این فرزند کوچکشان را حلال کنند و کوتاهیها و اهمالهایم را در طول زندگی به لطف و کرمشان ببخشند و مرا از دعای خیرشان محروم نکنند که هیچ چیز بالاتر از رضایت پدر و مادر و دعایشان نیست، همیشه وجودتان خیر و برکت زندگیم بوده و هست و امیدوارم که به اندازه وسعم فرزند صالح و موجب سرافرازیتان باشم.
و اما از همسر عزیزم که در این کوتاه زندگی، علاقهام روز به روز به او بیشتر و وجودم سرشار از مهر او میشود و اینکه در این دوران در تمام لحظههای پرفراز و نشیب زندگی همچون کوهی در کنارم بود، حلالیت میطلبم و امیدوارم که تمامی سختیها و ناملایماتی را که متحمل شده به حرمت حضرت فاطمه(س) بر من ببخشد و بداند تمام لحظههایم پر از مهر و وفای اوست.
و اما لازم میدانم که از برادران و خواهرهای عزیزتر از جانم که سلامتی آنها برایم بسیار مهم و حضورشان همیشه قوت قلب و از بین برنده آلام بوده حلالیت میطلبم و همچنین از پدر و مادر خانوم واقعاً عزیزم که این لطف را در حق من کردند و مرا مورد عنایت خودشان قرار دادند و واقعاً از روی دایی مهربان و عزیزم شرمندهام که امانتی که با هزار امید و آرزو به من سپرده بودند را آنطور که باید و شاید بنا به اقتضای زمان نتوانستم حفظ نمایم. و میدانم که مرا درک میکند و ان شاءالله با رضایت قلبی مرا حلال میکند.
و اما اگر فرزندی برایم حاصل شد، اگر پسر بود به نیت رسول اکرم(ص) دوست دارم نام آن محمداحسان یا محمدحسام و اگر دختر بود به نیت کنیز حضرت فاطمه(س)، اسمش را اسما بگذارید و در آخر از همه دوستان، آشنایان و همکاران حلالیت میطلبم. و اما آنچه که از مال دنیا دارم و اگر فرزندی مرا حاصل شد انشاءالله به طور تمام برای امورات زندگی در اذن همسرم باشد و این اجازه به همسرم داده شود که در هنگام غسلم بتواند مدتی را با بدنم تنها درد ودل کند. و کفی بالحلم ناصرا
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
نظر شما