مسلمانان نسبت به مبارزه با دشمنان بیتفاوت نباشند
پنجشنبه, ۰۴ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۱۹
نوید شاهد - شهید مفقودالاثر "محمدحسین لشگری" در وصیتنامهاش آورده است: «مسلمانان نسبت به مبارزه با دشمنان اسلام بیتفاوت باشند و واجب است بر همه که به جبهه بروند و درس جنگیدن را از رزمندگان بیاموزند ...»
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید محمدحسین لشگری، چهارم دی ۱۳۰۳ در روستای ضیاءآباد از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد، پدرش عبادلله (فوت۱۳۴۷) و مادرش سکینه نام داشت، در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت، کشاورز بود، سال ۱۳۲۲ ازدواج کرد و صاحب چهار پسر و چهار دختر شد. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، بیست و یکم بهمن ۱۳۶۱ در فکه به شهادت رسید و اثری از پیکرش به دست نیامد.
متن وصیتنامه شهید محمدحسین لشگری:
از خدا میخواهم هدایتم کند تا بتوانم این راه پر فراز و نشیب را طی کنم و از او میخواهم مرا در مسیر هدفم ثابت قدم نگه دارد.
در این زمان که من میبینم حسین زمان، ندای «هل من ناصرٍ ینصرنی؟» سر داده است، جایز نیست مسلمانان بیتفاوت بمانند و واجب است بر همه که به جبهه بروند و درس جنگیدن را از رزمندگان بیاموزند.
نه! ما اهل کوفه نیستیم که امام را تنها بگذاریم. ما از اول این نهضت از امام خمینی پشتیبانی کردیم و تا آخرین نَفَس و با خون خود این پیوند را محکمتر خواهیم کرد.
اکنون که میروم جبهه، احتمال هر نوع خطری برایم هست و من این سر و جان را در راه خدا هدیه میکنم و اگر در این راه کُشته شدم، افتخار کنید که افتخار بزرگی نصیب من شده است و هیچگونه اندوهی به دل راه ندهید که منافقان شاد شوند.
در نهایت از تمام دوستان، آشنایان، فامیل و از مادرم، خانوادهام و فرزندانم میخواهم همگی حلالم کنند و اگر از رفتار و اعمال من خلافی دیدند و رنجیدند برای رضای خدا ببخشند و از همه میخواهم پیرو شهدا باشند؛ و از خواهران و دخترانم میخواهم با حجاب باشند؛ چرا که حجاب آنها مشت محکمی است بر دهان منافقان است.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
متن وصیتنامه شهید محمدحسین لشگری:
از خدا میخواهم هدایتم کند تا بتوانم این راه پر فراز و نشیب را طی کنم و از او میخواهم مرا در مسیر هدفم ثابت قدم نگه دارد.
در این زمان که من میبینم حسین زمان، ندای «هل من ناصرٍ ینصرنی؟» سر داده است، جایز نیست مسلمانان بیتفاوت بمانند و واجب است بر همه که به جبهه بروند و درس جنگیدن را از رزمندگان بیاموزند.
نه! ما اهل کوفه نیستیم که امام را تنها بگذاریم. ما از اول این نهضت از امام خمینی پشتیبانی کردیم و تا آخرین نَفَس و با خون خود این پیوند را محکمتر خواهیم کرد.
اکنون که میروم جبهه، احتمال هر نوع خطری برایم هست و من این سر و جان را در راه خدا هدیه میکنم و اگر در این راه کُشته شدم، افتخار کنید که افتخار بزرگی نصیب من شده است و هیچگونه اندوهی به دل راه ندهید که منافقان شاد شوند.
در نهایت از تمام دوستان، آشنایان، فامیل و از مادرم، خانوادهام و فرزندانم میخواهم همگی حلالم کنند و اگر از رفتار و اعمال من خلافی دیدند و رنجیدند برای رضای خدا ببخشند و از همه میخواهم پیرو شهدا باشند؛ و از خواهران و دخترانم میخواهم با حجاب باشند؛ چرا که حجاب آنها مشت محکمی است بر دهان منافقان است.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
نظر شما