وحدت کلمه را حفظ کنید و رهبر عزیزمان را تنها نگذارید
جمعه, ۰۱ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۰۵
نوید شاهد – شهید روحانی "محمدعلی صفیخانی" در وصیتنامهاش مینویسد: «ای ملت مظلوم و شهادتطلب ایران، از شما میخواهم وحدت کلمه را حفظ کنید، رهبر عزیزمان را تنها نگذارید و تا آنجایی که می توانید برای صدور انقلاب اسلامی با تمام وجود به سوی جبههها جوانمردانه هجوم آورید... »
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید محمدعلی صفیخانی، دهم اسفند ۱۳۴۵ در روستای هیر از توابع شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش عبدالخالق، کشاورزی میکرد و مادرش گرجی نام داشت، تا پایان سطح اول در حوزه علمیه درس خواند و طلبه بود. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، هشتم اسفند ۱۳۶۵ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر و دست، شهید شد و مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش قرار دارد.
متن وصیتنامه شهید محمدعلی صفیخانی:
پروردگارا! از گناهان ما درگذر و زشتی کردار ما را بپوشان و مَستور ساز و هنگام جان سپردن ما را با نیاکان و صالحان محشور گردان. خدایا! شاهد باش که از تمامی مظاهر مادی بریدهام و به خاطر عشق و علاقهای که به تو داشتم، به تو پیوستم.
خدایا! شاهد باش به عشق و یاد تو در راه تو حرکت کردم و اینک فقط پیوستن به تو را انتظار دارم و میخواهم شهید شوم تا خونم به پیغمبر(ص) و حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) و ائمهاطهار و چهارده معصوم گواهی دهند که پیرو و رهرو راه حقیقتشان بودم.
شهادت، راه کمال انسانیّت و بلندترین درجه انسانی است
خدایا! شهادت را راه کمال انسانیّت و بلندترین درجه انسانی قرار دادی؛ پس میخواهم مرگم و عُمرَم را در هر لحظه و در هر جا شهادت در راه خودت قرار دهی. خدایا! ببین که فرزندان ابراهیم(ع) چگونه اسماعیلوار به قربانگاه آزمایش میشتابند و پیروزمندانه جان میگذارند و میسوزند تا با کفر نسوزند و میروند تا ایمان نرود و میمیرند تا چراغ توحید نمیرد.
خدایا! سرودشان را شنیدی؟ «انا لله و انا الیه راجعون»؛ فریادشان را شنیدی؟ «نصر من الله»؛ آوایشان را شنیدی؟ «لا اله الا الله» و شعرشان را شنیدی؟ «فبای آلاء ربکما تکذبان». نامشان توحیدِ موحد، کتابشان قرآن، پیامشان ایمان و جُرمشان قیام است.
خدایا! یارانمان، یارانمان، یارانمان؛ آری! یارانمان را ربودند! «تن»ها بودیم و تنها شدیم و «مهاجرین» رفتند و بی«انصار» شدیم و دلاوران قبیله نور در نبرد با ظلمت به دشت روشنایی هجرت نمودند و رفتند تا قله فلاح را فتح نمایند. رفتند تا قله توحید را بگشایند و رفتند تا چونان ستارهای در آسمان تیره بدرخشند.
وحدت کلمه را حفظ کنید و امام عزیزمان را تنها نگذارید
یارانمان، این بازوان پُرتوان انقلاب، سربازانِ پُرخروش امام، پاسداران رهایی، جانبازان مکتب و حافظان قرآن کریم رفتند. آری! یاران همه سوی مرگ رفتند؛ در حالی که نگران فردا بودند!! من چند کلمهای با ملت مظلوم و شهادتطلب ایران حرف دارم: از شما میخواهم وحدت کلمه را حفظ و امام عزیزمان را تنها نگذارید و تا آنجایی که می توانید برای صدور انقلاب اسلامی با تمام وجود به سوی جبههها جوانمردانه هجوم آورید.
از شما تشکر میکنم که به دعای کمیل میروید و در نماز جمعه شرکت می کنید؛ صفوف نماز جمعه را فشردهتر کنید. پدر و مادرم! گرچه ما لایق شهادت نیستیم؛ ولی اگر خدا خواست و عمر ما را در راه خدمت به خویش تمام کرد و از شهدای درگاهش قرار داد، شفیع شما در درگاه خداوند خواهم شد.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
متن وصیتنامه شهید محمدعلی صفیخانی:
پروردگارا! از گناهان ما درگذر و زشتی کردار ما را بپوشان و مَستور ساز و هنگام جان سپردن ما را با نیاکان و صالحان محشور گردان. خدایا! شاهد باش که از تمامی مظاهر مادی بریدهام و به خاطر عشق و علاقهای که به تو داشتم، به تو پیوستم.
خدایا! شاهد باش به عشق و یاد تو در راه تو حرکت کردم و اینک فقط پیوستن به تو را انتظار دارم و میخواهم شهید شوم تا خونم به پیغمبر(ص) و حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) و ائمهاطهار و چهارده معصوم گواهی دهند که پیرو و رهرو راه حقیقتشان بودم.
شهادت، راه کمال انسانیّت و بلندترین درجه انسانی است
خدایا! شهادت را راه کمال انسانیّت و بلندترین درجه انسانی قرار دادی؛ پس میخواهم مرگم و عُمرَم را در هر لحظه و در هر جا شهادت در راه خودت قرار دهی. خدایا! ببین که فرزندان ابراهیم(ع) چگونه اسماعیلوار به قربانگاه آزمایش میشتابند و پیروزمندانه جان میگذارند و میسوزند تا با کفر نسوزند و میروند تا ایمان نرود و میمیرند تا چراغ توحید نمیرد.
خدایا! سرودشان را شنیدی؟ «انا لله و انا الیه راجعون»؛ فریادشان را شنیدی؟ «نصر من الله»؛ آوایشان را شنیدی؟ «لا اله الا الله» و شعرشان را شنیدی؟ «فبای آلاء ربکما تکذبان». نامشان توحیدِ موحد، کتابشان قرآن، پیامشان ایمان و جُرمشان قیام است.
خدایا! یارانمان، یارانمان، یارانمان؛ آری! یارانمان را ربودند! «تن»ها بودیم و تنها شدیم و «مهاجرین» رفتند و بی«انصار» شدیم و دلاوران قبیله نور در نبرد با ظلمت به دشت روشنایی هجرت نمودند و رفتند تا قله فلاح را فتح نمایند. رفتند تا قله توحید را بگشایند و رفتند تا چونان ستارهای در آسمان تیره بدرخشند.
وحدت کلمه را حفظ کنید و امام عزیزمان را تنها نگذارید
یارانمان، این بازوان پُرتوان انقلاب، سربازانِ پُرخروش امام، پاسداران رهایی، جانبازان مکتب و حافظان قرآن کریم رفتند. آری! یاران همه سوی مرگ رفتند؛ در حالی که نگران فردا بودند!! من چند کلمهای با ملت مظلوم و شهادتطلب ایران حرف دارم: از شما میخواهم وحدت کلمه را حفظ و امام عزیزمان را تنها نگذارید و تا آنجایی که می توانید برای صدور انقلاب اسلامی با تمام وجود به سوی جبههها جوانمردانه هجوم آورید.
از شما تشکر میکنم که به دعای کمیل میروید و در نماز جمعه شرکت می کنید؛ صفوف نماز جمعه را فشردهتر کنید. پدر و مادرم! گرچه ما لایق شهادت نیستیم؛ ولی اگر خدا خواست و عمر ما را در راه خدمت به خویش تمام کرد و از شهدای درگاهش قرار داد، شفیع شما در درگاه خداوند خواهم شد.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
نظر شما