ناگفتههایی از تلاشهای بیوقفه شـهید مدافع سلامت "حسـن میانهساز" در پرستاری از بیماران
چهارشنبه, ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۵۲
نوید شاهد - «پدرم سـعی میکـرد که بـاری از روی دوش بیمـاران و خانوادههای آنها بـردارد؛ به همین دلیل است که برخی از بیمـاران از فوت پدرم بسـیار ناراحت شـدند و میگفتند او جزو پرسـتارانی بود که با جان و دل از بیماران پرسـتاری میکـرد ...» آنچه میخوانید بخشی از ناگفتههای محسـن میانهسـاز از تلاشهای بیوقفه پدرش شـهید مدافع سلامت "حسـن میانهساز" در پرستاری از بیماران است که تقدیم حضورتان میشود.
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، محسـن میانهسـاز فرزند شـهید مدافع سلامت "حسـن میانهساز" اسـت. او با لحن و غرور خاصی از عملکرد پدر صحبت میکند و بارها در میـان صحبتهـای خـودش از توجه شـهید به حقالنـاس و خدمت به مردم گفت. در ادامه، آنچه میخوانید روایت ایشان از عملکرد این شهید بزرگوار است که با هم بخوانیم:
- نوید شاهد قزوین: از پدرتان بگوئید، در این سالها چه فعالیتهایی داشتند؟
- میانهسـاز: حاج حسن میانهساز متولد شهر قزوین در سال ۱۳۳۹ بود و شغل پرستاری داشـت. پـدرم بعـد از دیپلـم به خدمت سـربازی رفـت که خدمتشـان هم در دورۀ جنگ بود و حتی در منطقه هم حضور داشـت؛ البته چندین بار هم از طرف بیمارسـتان به جبهه اعزام شـد. پدرم که دورههـای بهیاری را گذرانده بـود بعـد از مدتی به اسـتخدام بیمارسـتان درآمد و حدود سـال ۶۶ دوباره به جبهه رفت وً ۳۰ ماه خدمت کرد.
بعد از جبهه در بیمارستان شهید رجایی قزوین استخدام شد. ایشان سالهای پرستاری خـود را در بخشهـای مختلف بیمارسـتان گذرانـد؛ برای مثـال در اورژانس، اورولـوژی، بخـش و بیشـتر هـم سـابقۀ فعالیت در بخـش ارتوپدی را داشـت.
پدرم پس از اتمام ۳۰ سال خدمت، بازنشسته شد؛ اما با تأسیس بیمارستان مهرگان قزوین از آنجایی که معتمد پزشـکان بود از او درخواسـت کردند تا دوبـاره بیایند و در این بیمارسـتان هم کار خـودش را ادامه دهد تا جوانترها هم از تجربیات ایشـان بهره بگیرند. حدود ۹ سـال هم در بیمارستان مهرگان شاغل بود که به طور کلی ۳۹ سال در بیمارستان فعالیت کرد.
- نوید شاهد قزوین: چه اتفاقی سبب علاقه ایشان به رشته پرستاری شده بود؟
- میانهسـاز: پدربزرگ ما بازاری بود و ایشـان پیشـنهاد داده بود تا یک مغازهای هم برای پسرشان تهیه کنند تا بتواند در بازار راحتتر کار کند؛ اما آنطور که من از پدرم شـنیدم، گفته بود که من دوسـت ندارم کاسبی کنم و پدربزرگ پرسیده بود به چه کاری علاقهمند هسـتی؟ پاسـخ داده بود که خدمت به مردم؛ و پدربـزرگ مـا هـم با مسـیری که پـدرم انتخاب کـرده بـود، مخالفتـی نکرد؛ و پدرم فعالیتهای خودش را در زمینۀ پرستاری شروع میکند.
- نوید شاهد قزوین: شهید میانهساز چه ویژگیهای اخلاقی داشتند؟
- میانهسـاز: در ابتدا باید بگویم پدرم انسـان بسـیار مذهبی و مقیدی بود. در بسـیاری از مناسـبتهای دینـی روزه میگرفـت. بیریـا بود و در شـغل خودش بسـیار خالصانه کار میکرد. سعی داشت تا با بقیۀ افراد، خاضعانه رفتار کند و هیچ تکبری در او ندیدم.
از طرف دیگر دوست داشت تا تجربه خودش را در اختیار جوانهـا قرار دهد. سـعی میکرد تا موضوعـات جدیدی را یاد بگیرد. اینطور نبـود کـه به دانسـتههای قبلی خودش اکتفـا کند؛ یکی از مـواردی که به آن خیلی توجه میکرد، قرآن و تفسـیر سـورههای قرآن بود یعنی تلاش میکرد خودش هم آیات قرآن را تفسـیر کند.
پدر دربند این بود که مشـکل کسـی را حـل کنـد، از کمک بـه دیگران بیشـتر از هـرکاری رضایت داشـت و ارتباط با خدا را دوسـت داشـت. به موضوع دیگری که توجه زیادی داشت، حلال و حرام بود. همکاران او میگفتند: هیچ وقت از غذای بیمارسـتان استفاده نمیکـرد؛ چـون معتقـد بود هزینۀ بیمارسـتان بـرای بیمـاران و خانوادههای آنها زیاد است و مجبور میشوند که مریض خود را اینجا بستری کنند. شاید راضی نباشند.
حتی همکاران او هم به خصلتها و ویژگیهای رفتاری مثبت پـدرم اذعـان دارنـد و آنها به ما میگوینـد پدرتان در بند مادیـات نبود. فوت ایشـان برای خانوادۀ ما سـخت اسـت، چون ما یک خانوادۀ منسجم هستیم و بنا بر ویژگیهای خلاقی پدر همیشه سعی کردیم از همدیگر حمایت کنیم.
- نوید شاهد قزوین: ارتباط ایشان با بیماران به چه صورتی بوده است؟
- میانهسـاز: حـاج آقا سـعی میکـرد که بـاری از روی دوش بیمـاران و خانوادههای آنها بـردارد؛ حتـی برخی از بیمـاران از فوت پدرم بسـیار ناراحت شـدند و میگفتند او جزو پرسـتارانی بود که با جان و دل از بیماران پرسـتاری میکـرد؛ حتـی پدرم برای من تعریف میکرد و میگفت شـبهایی که من در بیمارستان هسـتم، بیماران حالشـان بهتر است و خوشحال میشوند، چون در طول شـب به آنها سـر میزنم و اگر درد دارند آرامبخش یا مسکن تزریق میکنند تا راحتتر اسـتراحت کنند؛ اما شبهایی که پدرم بیمارستان نبود، بیمارها اعتراض میکردند که چرا حاجآقا امشب در بیمارستان نیست.
زمـان دیگـری یکـی از بیمـاران میگفـت: حـاج آقـا وقتـی مـن موبایـل نداشـتم گوشـی خـودش را بـه مـن داد و گفـت تـا زمانی کـه در بیمارسـتان حضـور دارم بـه هرکسـی میخواهـی زنگ بزن؛ بـه همین دلیل بسـیاری از بیمـاران، پـدرم را دوسـت داشـتند. کارهـای او بیریـا بود؛ چـون هیچ وقت کاری را برای مطرح کردن اسم خودش انجام نمیداد.
- نوید شاهد قزوین: شرایط بیمارستان با وجود کرونا برای شهید میانهساز چطور بود؟
- میانهسـاز: حـاج آقـا تـا پایـان سـال ۹۸ بـا بیمارسـتان مهـرگان قـرارداد داشـت؛ البتـه قراردادهـا را تمدیـد میکردنـد چـون نیروهـای بـا تجربـه و خبـره را از دسـت نمیدادنـد. مـا اصرار داشـتیم که برای سـال جدید بـا وجود کرونـا به کارش ادامـه ندهـد. ابتدا هم موافقت کرد و چند ماه اول سـال ۹۹ را در خانه بود.
اما دوباره از بیمارستان تماس گرفتند تا برگردد؛ به این خاطر که بعد از سال ۹۹ بخـش دچار اختلال شـد و عـدم حضور او بخش را با مسـأله مواجه کرده بـود؛ بـه همین دلیل دوباره به بیمارسـتان برگشـت. بعد از چنـد ماه خودش اصرار داشـت که تا آخر این ماه بیشـتر به بیمارسـتان نمیروم. ما میگفتیم از اول اصرار داشـتیم که دوباره برنگردد و در نهایت در بیمارسـتان به کرونا مبتلا شـد و تـا آخـر مهر مـاه از دنیا رفت.
روز فوت ایشان یکم آبان ۹۹ اسـت همان طوری که میگفت تا آخر مهر ماه هم بیشتر به بیمارستان نرفت البته بیماری زمینهای هم نداشت. تا مدتی به این فکر میکردیم کاش پدرم دوباره به بیمارسـتان برنمیگشـت؛ اما چند وقت پیش یک پیامی آمده بود که اگر کسـی توانایـی کمکهای جهادی بـرای بیمارسـتانها را دارد به کمک آنها احتیاج دارند؛ با خودم گفتم پدرم مسیر خودش را انتخاب کرده بود و با توجه روحیۀ ایثارگـری که داشـت بـرای خدمـت به بیمـاران، دوبـاره در ایـن فراخوانها قطعـا شرکت میکرد.
به خاطر تلاشها، رضایت بیماران و روحیۀ مسئولیتپذیری که داشـت چندین بار از بیمارسـتان تشـویقی دریافت کرده بود، اما ما از هیچ کدام از آنها اطلاع نداشتیم. نکتهای که حتی در وصیتنامه خودش به آن اشاره کرده این است که سنگینی حقالناس با قرآن حل نمیشود.
منبع: هفتهنامه حیات طیبه
نظر شما