وصیت‌نامه شهید «محرمعلی محبی‌تبار»؛
شهید «محرمعلی محبی‌تبار» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد‌: «با هر وسیله ممکن، به یاری اسلام عزیز برخیزید؛ زیرا به فرموده رهبر داغدارمان «اسلام در خطر است؛ اسلام را دریابید و به داد اسلام برسید!» ...»

با هر وسیله ممکن به یاری اسلام عزیز برخیزید
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید محرمعلی محبی‌تبار، ششم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۳ در روستای قشلاق از توابع شهر آبیک به دنیا آمد، پدرش هیبت‌الله، کشاورزی می‌کرد و مادرش گلابتون نام داشت، تا چهارم ابتدایی درس خواند و فروشنده بود. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، پانزدهم اسفند ماه سال ۱۳۶۲ در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش و عوارض ناشی از مصدومیت شیمیایی به شهادت رسید، مزار مطهرش در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد و برادرش رحمت‌الله نیز به شهادت رسیده است.

متن وصیت‌نامه شهید محرمعلی محبی‌تبار:

پدر عزیز! از اینکه هنگام خداحافظی شما را ندیدم، مرا ببخشید. من به داشتن پدری همانند شما افتخار می‌کنم؛ شمایی که همچون کوهی استوار ایستادید و برای یاری اسلام به جبهه آمدید. من به حال شما غبطه می‌خورم و از این کار خداپسندانه شما که باعث خشنودی قلب امام عزیز شده است، کمال تشکر را دارم. خداوند جزای خیر به شما عنایت بفرماید؛ انشاءالله.‌

ای مادر مهربان و دلسوزم! از گهواره تا بیست سالگی، شبانه‌روز برایم زحمت کشیدی. من از شما بسیار حلالیت می‌طلبم. شمایی که در صبر و استقامت، زینب صفت هستی و هم، چون لیلا، فرزند دلبند خود را با عشق و ایمان و در لبیک به فرمان رهبر عزیز به جهاد و مبارزه با کفار فرستادی.

از یک یک برادران و خواهرانم با عرض معذرت حلالیت می‌طلبم. شما به جای گریه و ناله، رزمندگان و امام را دعا کنید؛ زیرا گریه به حال کسی باید کرد که روز قیامت از روسیاهی و عصیان در آتش دوزخ فریاد می‌زند؛ نه برای رزمنده‌ای که در راه خدا و با ایمان و اخلاص در مقابل دشمنان اسلام ایستاده است.

از شما می‌خواهم هر کسی را که می‌شناسید و می‌دانید اذیت و آزارم به او رسیده است، از او طلب مغفرت نمایید؛ چون ما رزمندگان در این مکان مقدس شور و حال دیگری یافتیم و همه در جوش و خروش هستیم و شاید دیدارمان تازه نگردد.

اینجا همه در حال آماده شدن هستند و خود را برای حمله‌ای که در پیش است، مهیا می‌کنند؛ پوتین‌ها پوشیده می‌شوند؛ کمربند‌ها محکم می‌گردند؛ لبخند بر لب‌ها می‌نشیند و اشک در چشم‌ها حلقه می‌زند؛ گویا به میهمانی بزرگی دعوت شده‌اند.

من هم اکنون در گوشه سنگر نشستم و این نامه را برایتان می‌نویسم. شاید فرصتی نباشد تا وصیت‌نامه‌ای جداگانه بنویسم؛ اما در هر صورت، وصیت من به عنوان یک برادر کوچک به همه عزیزان، دوستان و آشنایان این است، با هر وسیله ممکن، به یاری اسلام عزیز برخیزید؛ زیرا به فرموده رهبر داغدارمان «اسلام در خطر است؛ اسلام را دریابید و به داد اسلام برسید!»

پوستر سالروز شهادت شهید «سلیمانی»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده