ازدواج من در جبهه است و عروسم شهادت!
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید غلامرضا قالبدارنیا، نهم دی ماه سال ۱۳۴۴، در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش علی و مادرش فاطمه نام داشت و دانشآموز دوم متوسطه بود. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، پانزدهم آبان ماه سال ۱۳۶۲، با سمت آرپیجیزن در پنجوین عراق بر اثر اصابت ترکش به دست و پا شهید شد و مزار مطهرش در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
متن وصیتنامه شهید غلامرضا قالبدارنیا:
با سلام خدمت پدر، مادر، خواهر و برادران عزیزم، که عمری برای من زحمت کشیدند و نیکو تربیتم کردند و من نتوانستم جواب این همه زحماتشان را بدهم و جبران کنم. پدرم! اگر به خانه خدا نرفتی، تا گوسفندی را در راه خدا قربانی کنی؛ افسوس مخور! اکنون از خدا بخواه که مرا به عنوان قربانی راهش از شما قبول کند، که اگر پروردگار قبول نماید، خون خود را به پای درخت اسلام ریخته و آن را آبیاری خواهم کرد.
مادر! میدانی که من امانت خدا نزد شما هستم؛ پس اگر شهید شدم، هیچ ناراحتی نخواهی داشت و در شهادتم صبر و با قلبی پُر از معنویت، قوی و راسخ، مقاومت خواهی کرد. بدانید که آمدن من به جبهه -تنها و تنها- به خاطر اسلام و خداست؛ چون اسلام را در خطر دیدم و برای نگهداری از آن به این جا آمدم. آمدنم را الزامی دانستم؛ چون رضای «الله» در آن بود.
ای حسین! (ع) اگر در کربلا نبودیم تا به ندای - «هل من ناصرٍ ینصرنی؟» - تو جواب دهیم؛ اما حالا به فرمان رهبرم، خمینی (س) لبیک میگویم «الهی رضا به رضائک و تسلیماً لامرک»ای مردم! من عاشق «الله» هستم.
ازدواج من در جبهه است و عروسم شهادت. عقد ما را صدای مهیب توپها و تانکها میخوانند و فرزند ما «آزادگی» است، که به ملت شهیدپرور هدیه میکنم.
و ای ملت دلاور و مسلمان! بدانید تنها راه سعادتی که میتواند شما را به اوج افتخارات الهی برساند، اطاعت از امام عزیز است و تا او هست، ما هستیم. شما را به خدای بزرگ میسپارم؛ خدا نگهدار اسلام و مسلمین.