خونهاى زیادى براى به تحقق رسیدن انقلاب اسلامى، نثار شد
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید هوشنگ سیاهکلی، پنجم خرداد ماه سال ۱۳۳۶، در روستای گرمارود سفلی از توابع شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش رمضانعلی، کشاورز بود و مادرش خانم بزرگ نام داشت، تا پایان دوره متوسطه در رشته انسانی درس خواند و دیپلم گرفت، همافر یکم نیروی هوایی ارتش بود، ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. این شهید بزرگوار از سوی بسیج در جبهه حضور یافت، بیست و نهم فروردین ماه سال ۱۳۶۶، در سردشت توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر شهید شد و مزار مطهرش در بهشتزهرای شهر تهران واقع است.
متن وصیتنامه شهید هوشنگ سیاهکلی:
همانا زندگى عقیده و جهاد است و جز این، زندگى نیست؛ نکبت و بدبختى است! بدانید و آگاه باشید که تمامى انبیا و اولیا خداوند در این مسیر جان باختهاند و بهترین انسانها، هستى خودشان را در این رابطه وقف کردهاند.
جهاد در دو بُعد؛ مبارزه با دشمن درون و جهاد با دشمن بیرون، که در مقابل حق موانع و سدى از کفر و عناد در مقابل پیشرفت حقیقت ایجاد مىکنند. در دو طریق جهاد لازم و ملزوم هستند و امروز هم مستثنى از این مهم نیست؛ بلکه از خیلى جهات انقلاب اسلامى در موقعیت و شرایط حساس قرار گرفته است که در صورت سستى از ناحیه پاسداران و حافظان و عاشقان اسلام، خسارت جبرانناپذیرى به اسلام عزیز وارد مىشود.
از این رو است که حکیم بزرگ، رهبر اسلامى، امام امت، جان جانان، بزرگ بزرگان، یکه تاز صحنههاى پیکار با دشمنان خدا، به حق در دنیاى سراسر تزویر و ستم قد برافراشت و پوزه ابرقدرتها را به خاک مالید. این حقیر با درک این مهم پا به جبهه گذاشتم و آگاهانه و بدون شک و تردید، با الهام از امام حرکت کردم و از خداوند بزرگ توفیق انجام وظایفم را که به صورت تکلیف مطرح است، عاجزانه خواستارم.
از همان روزى که امامم را شناختم، همه چیز را باختم؛ زیرا بارها از دوران کودکى تا به امروز، ماه محرم که فرا مىرسید و عزادارى امام حسین (ع) و اصحاب و یارانش بر پا مىشد، در مجالس وعظ و خطابه و حتى تعزیه مى دیدم و میشنیدم و آرزو مىکردم که در کربلاى امام حسین (ع) باشم و جان ناقابلم را فدایش نمایم؛ اما جز احساس هم دردى چیزى نمىتوانست باشد، تا اینکه حسین (ع) زمان، امام خمینى (ره)، جان تازهاى بر کالبد شهیدان دمید و این چنین تحولى را به وجود آورد و خونهاى زیادى براى به تحقق رسیدن انقلاب اسلامى، نثار شد.