معنویت شهید «ابوترابیفرد» تحمل سختیهای اسارت را آسان میکرد
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، سیدآزادگان، شهید حجتالاسلاموالمسلمین سید علیاکبر ابوترابیفرد با روحیه مبارزهگر، همواره در سنگر مبارزه بود و تلاش میکرد با ترویج دین اسلام، جامعه را به سوی ارزشها هدایت کند. ایشان همواره برابر ظلم و ستم، در جهت احیای حق و حقیقت ایستاد و با واقعبینی و بصیرت فراتر از زمان خود، مسیری روشن را برای جامعه اسلامی نشان داد. وی همچنین در هر لحظه از زندگی، عشق و امید را در دلهای دیگران افزایش میداد و با آرامش و اطمینان، با چشمانی پر از عشق و تعهد در کنار مردم بود.
به بهانه سالروز شهادت ابوترابیفرد به سراغ جانباز ۵۵ درصد و آزاده فرجالله فصیحیرامندی فرمانده گردان محمد رسولالله(ص) در عملیات بزرگ خیبر با ۸۷ ماه و ۶ روز اسارت در اردوگاههای مختلف دشمن که طی این مدت 18 ماه همبند این مرحوم بوده و خاطرات تلخ و شیرین بسیاری در ذهن دارد، رفتیم تا از خاطرات ایشان در اردوگاههای رژیم بعث برایمان بگوید.
پناهگاه آرامش اسرا و هدایتگر آنها بود
فصیحیرامندی در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد استان قزوین به شخصیت شهید ابوترابیفرد در دوران اسارت در اردوگاه رژیم بعثی اشاره میکند و میگوید: این بزرگوار، مردی تاثیرگذار و هدایتگر بود و هر اسیری که با وی آشنا میشد از روح بلند و معنوی ایشان برای تحمل سختیهای اسارت درس میگرفت.
وی اضافه میکند: شهید ابوترابی در دوران اسارت پناهگاه، ملجأ و مأمن آرامش و هدایتگر اسرا بود و آنها از راهنماییها و نصیحتهای ایشان بهره میبردند تا با تقویت فکری و جسمانی بتوانند از شکنجهها و برخوردهای سخت رژیم بعثی در امان باشند.
این مقام مسئول بیان میکند: شهید ابوترابی خودش را وقف اسرا کرده بود و به جرات میتوانم بگویم اگر ایشان نبود، بسیاری از اسرا به شهادت میرسیدند و یا از نظر روحی و روانی دچار آسیب و همچنین از نظر جسمی نقص عضو میشدند.
عضو شورای اسلامی شهر قزوین خاطرنشان میکند: در اردوگاه کمپ 17 رژیم بعث بودم، چند اسیر وارد این اردوگاه شدند که از ابوترابی صحبت میکردند و میگفتند ایشان نقش بسزایی در هدایت اسرا دارد به همین دلیل بعثیها مدام ایشان را از اردوگاهی به اردوگاه دیگر انتقال میدهند.
این جانباز بزرگوار ادامه میدهد: ابوترابی بین اسرای ایرانی در اردوگاههای رژیم بعث عراق جایگاه خوبی داشت و همین برای من که قزوینی بودم مایه مباهات بود که ایشان شهید نشده و زنده است و هدایتگری اسرا را به دست دارد.
اسرا را به آرامش دعوت میکرد
فصیحیرامندی خاطرنشان میکند: بعد از مدتی در اردوگاه کمپ ۱۷ بودم که خبر آوردند حاجآقا ابوترابی و چند نفر دیگر را به این اردوگاه منتقل کردند. وقتی این روحانی بزرگوار را دیدم با وی صحبت کرده و خودم را معرفی کردم ایشان هم نسبت به بنده ابراز محبت کرد.
احترام به سربازهای عراقی
وی با اشاره به خاطرات شهید ابوترابیفرد میگوید: همیشه وقتی نیروهای عراقی حتی سرباز از مقابل حاجآقا ابوترابیفرد عبور میکردند ایشان به قد بلند شده و به آنها سلام داده و احترام میگذاشت.
فصیحیرامندی اضافه میکند: چند بار اسرا به حاجآقا خرده گرفتند و گفتند شما چرا اینقدر به سربازهای عراقی احترام میگذارید. ایشان میفرمودند اگر دو بار به آنها احترام بگذاریم، آنها خواه و ناخواه به ما بیاحترامی نخواهند کرد و رعایت حالمان را خواهند کرد و بعدها دیدیم که بسیاری از نیروهای عراقی واقعاً به حاجآقا احترام میگذاشتند.
این آزاده بزرگوار به یکی دیگر از خاطرات شهید ابوترابیفرد اشاره میکند و میگوید: در یک بازه زمانی برخورد بعثیها با اسرا خشن بود به همین دلیل از طریق صلیب سرخ پیامی از طرف مرحوم ابوترابیفرد به اسرا رسید که گفته بود سعی کنید برخورد شما با عراقیها خشونتآمیز نباشد، در ظاهر با آنها ارتباط خوبی برقرار کرده و آرامشتان را حفظ کنید و همین پیام موجب شد که اسرای ایرانی آرام شوند.
ضدانقلابها هم ابوترابی را دوست داشتند
وی با اشاره به خاطرات شهید ابوترابیفرد بیان میکند: یکی از اسرای ایرانی که از گروه ضدانقلاب بود و همه مقدسات را به مسخره میگرفت جذب نیروهای عراقی شد. یک روز تلویزیون را باز کردیم و دیدیم در تلویزیون با ایشان مصاحبه میکنند. وی در مصاحبهاش ضمن محکوم کردن جمهوری اسلامی، همه مسئولان و مقدسات اسلامی را مورد انتقاد قرار داد اما در پایان مصاحبه گفت؛ من در بین ایرانیان به دوست عزیزم «سید علیاکبر ابوترابی» درود میفرستم.
فصیحیرامندی اضافه میکند: بعد از پخش این مصاحبه، یکی از اسرا به نزد حاجآقا آمد و گفت حاجآقا چرا همه شما را دوست دارند خودیها، سربازهای عراقی، ضدانقلابیون، دشمنان و همه شما را دوست دارند چرا؟ حاجآقا مکث کوتاهی کرد و حدیثی از امام علی(ع) خواند و در توضیح آن فرمودند؛ «هر کس که بین خود و خدایش را اصلاح کند خداوند بین او و مردم را اصلاح میکند.»
این جانباز بزرگوار ادامه میدهد: شهید ابوترابی گفت برای مثال امامخمینی(ره) را ببینید، در سالهای ۵۵ تا ۵7 که اوج انقلاب بود اکثر مردم بهویژه جوانان شیفته ایشان بودند بدون اینکه که او را دیده باشند و یا برخوردی با او داشته باشند و یا در طول ایام دفاع مقدس این همه رزمنده با عشق به امام عازم جبههها شدند بدون اینکه شناخت زیادی از ایشان داشته باشند. چرا اینطور بود برای اینکه امام مسایل بین خود و خدایش را حل کرده بود.
خدمت به افراد ضعیف
وی میگوید: همچنین ابوترابی در دوران اسارت توجه ویژهای به اسرا داشت به خصوص جوانان و افرادی که گمان میکردند دوری از خانه و وطن در آنها تأثیرات منفی میگذارد. به اردوگاه ما آزادهای به نام محبتنیا، اهل ابهر که جوان و تازه اسیر شده بود، انتقال یافت.
فصیحیرامندی اضافه میکند: این جوان وقتی به اردوگاه ما آمد، بسیار مضطرب و نگران بود و از نظر روحیه واقعا وضعیت اسفباری داشت. حاجآقا که وضعیت ایشان را دید، بلافاصله مرا صدا زد و گفت مسئولیت این جوان را به تو میسپارم و باید شبانهروز با او کار کنی تا از زندگی در اسارت ناامید نباشد و روحیه از دست رفتهاش را باز گرداند.
وی ادامه میدهد: ایشان سفارش آن آزاده جوان را به من کرد اما خودش هر وقت که فرصت داشت سراغ ایشان میرفت و از او دلجویی میکرد به طوری که پس از مدتی، این آزاده جوان به محیط اردوگاه عادت کرده و یکی از اسرای پرتلاش شد.
این مقام مسئول اظهار میکند: شهید ابوترابی همیشه در توصیههایشان به آزادگان میفرمودند در این چهار دیواری اسارت بعد از انجام فریضه عبادت هیچ عبادتی بالاتر از خدمت به افراد ضعیف و هموطنانی که مشکل روحی و روانی دارند، نیست.
لقب سید آزادگان به شهید ابوترابی
فصیحیرامندی در ادامه، ضمن معرفی سید آزادگان حجتالاسلام سید علیاکبر ابوترابیفرد میگوید: این بزرگوار در سال ۱۳۱۸ به دنیا آمد، پدرش سید عباس ابوترابیفرد نام داشت، دوران ابتدایی را در مدارس دولتی قم سپری کرد و سپس در نجف به تحصیل حوزوی پرداخت.
وی اضافه میکند: ابوترابیفرد با شروع جنگ ایران و عراق به جبههها اعزام شد و در نبرد با دشمنان سرانجام 26 آذرماه سال 1359 در یکی از ماموریتها، شناسایی شد و به اسارت دشمن بعثی درآمد.
عضو شورای اسلامی شهر قزوین ادامه میدهد: این روحانی مجاهد نقش عمدهای در اردوگاههای اسرای ایرانی در عراق داشت، پس از ده سال اسارت سرانجام در سال ۱۳۶۹، همراه با خیل آزادگان سرافراز به میهن اسلامى بازگشت و مقام معظم رهبری به دلیل تحمل اسارت در جریان جنگ ایران و عراق به ایشان لقب «سید آزادگان» را داد.
این مقام مسئول میگوید: شهید ابوترابیفرد بعد از بازگشت به وطن فعالیتهای زیادی انجام داد از جمله نماینده تهران در مجلس چهارم و پنجم و از اعضای مؤسس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی بود و از آنجایی که جانباز ۷۰ درصد بود، دوازدهم خرداد ۱۳۷۹ در مسیر زیارت حرم علیبن موسی الرضا(ع) به همراه پدرش آیتاللَّه سیدعباس ابوترابیفرد بر اثر سانحه رانندگی به مقام شهادت نایل شد و پیکر هر دو در صحن آزادی حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده شد.