علاقه به تبلیغ اسلام، شهید «حسینیسیاهپوش» را به حوزه علمیه کشاند
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، طلبه شهید «سید مهدی حسینیسیاهپوش»، به سال ۱۳۴۶ در روستای سیاهپوش از توابع طارم سفلی و در میان لحظات اشتیاق و انتظار، پا به عرصه وجود نهاد. وی را به شکرانه عنایت خداوند بخشنده و به احترام و کرامت صاحب عصر (عج)، مهدی نامیدند. سیدمهدی دوران کودکی را در کنار خانواده متدین و باتقوا سپری کرد و سپس به سنگر علم و آگاهی روی آورد و تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش طی کرد.
علاقه فراوان وی به هدایت شدن و هدایت کردن به سوی خداوند تبارک و تعالی و شور و شوق برای علماندوزی و تحصیل علوم اسلامی و حوزوی و تبلیغ اسلام ناب محمدی (ص) و مذهب برحق جعفری، وی را به سوی حوزه علمیه کشاند.
وی، چون بسیاری از طالبان علم، خانه و خانواده را رها کرد و از روستا هجرت کرده به شهر آمد و در مدرسه صالحیه قزوین، رحل اقامت گزید و در آنجا مشغول یادگیری و آموختن دوره مقدمات حوزه شد و حدود یکونیم سال در این مکان مقدس تحصیل کرد و در همین زمان اندک، اخلاق نیک و رفتار خوشش زبانزد دوستانش بود.
این سلاله زهرای اطهر(س) که پس از پیروزی انقلاب اسلامی تمام آرزویش را در شکوفایی و بالندگی انقلاب مجسم مییافت. لحظهای آرام و قرار نداشت و از کودکی علاقه فراوانی به خاندان عصمت و طهارت داشت و در مقام عرض ارادت به پیشگاه آن بزرگواران، سر از پا نمیشناخت و به انجام فرایض دینی، حتی مستحبات دقت و توجه خاصی داشت.
شهید حسینی با هدف خدمت به اسلام و مسلمین و شرکت در امر مقدس و الهی جهاد و مقاومت راهی جبههها شد و ۱۸ سال داشت که راهی مناطق جنوبی شد و به مدت ۴ ماه بهعنوان بیسیمچی تیپ سیدالشهداء(ع)، اندیمشک در شهر اهواز به انجام وظیفه پرداخت و بعد از مدتی جهاد و مقاومت، به تهران برگشت. ایشان حدود یک سال و نیم عضو بسیج سپاه تهران بود و اولین بار از همان مکان به جبههها اعزام شده بود.
وی که دل سوداییاش در گرو عهدی بود که با قهرمان کربلا بسته بود، در پیروی از او و پیوستن به خطشکنان جهاد مقدس و رسیدن به آرزوی دیرینهاش، رخت جهاد بر تن کرده و برای شرکت در عملیات پیروزمندانه والفجر ۸ در شانزدهم آذر ماه سال ۱۳۶۴ راهی مناطق عملیاتی شد.
این مسافر خونینبال جاده عشق، سرانجام به مقصدش رسید و در بیست و چهارم بهمن ماه سال ۱۳۶۴ در درگیری مستقیم با دشمن بعثی، در دل زمستان سرد، جانش را در گلستان وصال به پرواز درآورد و به سوی خدا پرکشید. وی که عاشق امام و انقلاب بود به فرمان او و برای پابرجایی انقلاب، جان، مال، درس، مدرسه، خانواده و کاشانهاش را رها کرده و به مدرسه عشق و ایثار پناه برده بود.