سفری که نقل زبانها و ماندگار در خاطرهها شد
به گزارش نوید شاهد استان قزوین و به نقل از خبرگزاری بسیج، دل نوشته سرتیپ دوم پاسدار رستمعلی رفیعی آتانی، فرمانده سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین در سفر استانی فرمانده محترم کل سپاه سپهبد شهید پاسدار حاج حسین سلامی به استان قزوین که متقارن با سفر حضرت اقا بود.
این یادداشت در زمان سفر شهید سرلشگر سلامی در قزوین منتشر شده بود و امروز به مناسبت شهادت این فرمانده عزیز بازنشر میشود.
متن یادداشت به شرح ذیل است؛
یکی از برنامههای سفر فرمانده محترم کل سپاه بازدید از خانوادههای شهدای عزیز دفاع از حرم و شهدای امنیت در شمال غرب و شهید عزیز امنیت در ناآرامیهای سال ۱۴۰۱ بود، سردار سلامی با احترام حرفهای همه اعضای خانواده را گوش میداد، تکریم حقیقی و قلبی انجام میداد.
در بین دیدار خانواده شهید از ایشان عذرخواهی میکردم که؛ ببخشید اذیت میشوید و به زحمت میافتید یا درخواستها و مطالبهها بیپرده مطرح میشود و ایشان با همان آرامش همیشگی و بزرگواری فرمودند؛ اینها نعمت هستند برای من، حیات ما به مطالبه و درخواست آنهاست. خانوادههای شهدای نجیبی را امروز زیارت کردم.
مادر شهیدی درخواست شخصی مطرح نکرد فرمود که فرزند شهیدم مداح بود و در هیئت شهرمان هیئت داری میکرد بعد از شهادت فرزندم رفتم مسئول هیئت بانوان همان هیئت فرزند شهیدم شدم به صورت تلویحی کمک برای هیئت درخواست نمود و سردار سلامی با همان عطوفت و ارادت عمیق به خانواده شهدا، رقم ۶۰ میلیون تومان در نظر گرفتند. وقتی مادر شهید میخواست از دفتر خارج شود سردار با تواضع و محترمانه خطاب به مادر شهید فرمودند: اختیار این پول با شماست هر کجا که دوست دارید خرج کنید.
به انتظار خانواده شهید بعدی به سردار عرض کردم که موضوع پول معلوم بود چرا دوباره تاکید فرمودید هر کجا دوست دارید خرج کنید؟! اوج عاطفه و دقت سردار برایم درس شد فرمودند؛ «نکند خواسته شخصی مادر شهید در دلش داشته باشد و خجالت کشیده باشد بیان کند او را مخیر به انتخاب و خرج پول گذاشتم که خواسته نگفته اش محقق شود.
این دیدار تمام شد و هنگام صرف شام سردار با نگاه مهربانی فرمودند: این خانوادههای شهدا را که زیارت کردم احساس کردم خانواده خودم هستند. احساس غربت نداشتم. بنده عرض کردم که در فرمایشات حضرتعالی خوانده بودم که هرکس در جغرافیای ذهنی مشترک زندگی کنند یکی میباشند گرچه مکانی فاصله دارند، خانواده شهدا در جغرافیای ذهنی شما و آرزوهای شما زندگی میکنند. آنها خانواده شما در حوزه ذهن و فکر هستند و خیلی نزدیک به شما بوده و هستند.
دیدار با بسیجیان اوج این عشق و علاقه بود با شعار و تکبیر از مالک اشتر حضرت آقا استقبال کردند، جایگاه پر از بسیجی بود و هر کس هدیهای طلب کرد و سردار متواضعانه تقدیم میکرد. در آن شلوغی دیدم در حال باز کردن اتکت روی لباس میباشد. نامش و مرامش را با احترام عجین کرد و در آن شلوغی اتکت را به بسیجی مشتاق تقدیم کرد. سالن حضرت زهرا (س) پر شده بود از بازنشستگان سپاه، از ۲۰۰ نفر برای این دیدار دعوت کرده بودیم و بقیه سالن را برای بخشی از کادر در نظر گرفته بودیم. اما بازنشستگان عزیز از خبر تشریف فرمایی سردار مطلع شده بودند همه آمدند و ما مجبور شدیم عدهای از همکاران را به بیرون سالن دعوت کنیم تا پیشکسوتان عزیز با فرمانده عزیزشان ملاقات کنند.
حقیر به ایشان عرض کردم زمان در نظر گرفته شده برای افتتاح پروژه به صورت تصویری است، اما اشتیاق پیشکسوتان برای شنیدن فرمایش شما بیشتر از برنامه ها، پروژهها و گزارشهای حقیر ارزش دارد و اگر اجازه بفرمایید برای جمع حاضر علیرغم عدم پیشبینی سخنرانی، محبت بفرمایید و برای آنها سخنرانی کنید. بلافاصله بزرگوارانه پذیرفت. جمع مشتاق با شعار «فرمانده آزاده آمادهایم آماده» اوج همراهی را نشان میدادند، سردار محبت فرمودند و برای جمع سخنرانی کردند. دستاورد این سفر معنوی، جلوههای ویژه مالک اشتر ولی خدا است که در خاطره و یاد همه به نیکی مانده و نقل زبانها و خاطرهها شده است.
سردار سرتیپ دوم پاسدار.
رستمعلی رفیعی آتانی
فرمانده سپاه صاحبالامر عجل الله تعالی فرجه الشریف استان قزوین