نوید شاهد اصفهان به مناسبت چهاردهمین سالگرد شهادت سرلشکر پاسدار شهید «حاج احمد کاظمی» فرصت را مغتنم شمرده و ويژگیهای او را از زبان سردار شهید سپهبد «حاج قاسم سلیمانی» به اشتراک میگذارد.
همسر شهید "غلامحسین قربانیان" در خاطرات خود چنین می گوید:«نمازش را که می دیدم، به او می گفتم: تو شهید می شی.می خندید و می گفت:بادمجان بم آفت نداره. چنان غرق نماز و راز و نیاز می شد که مطمئن شدم او شهید می شود.»
آخرین بار قبل از مرگ مادرم که اینجا آمدم بالاخره سعادت پیدا کردم و کف پای مادرم را بوسیدم. با خود فکر می کردم حتما رفتنی ام که خدا توفیق داد و این حاجتم براورده شد.
در بخشی از خاطرات شهید "حسین یغماییان" می خوانیم:« آن روز وارد چادر شدم. جعبه ای شیرینی به طرفم گرفت. در حالی که یکی از آنها رو برمی داشتم، سرم رو بالا آوردم و گفتم: بابت چیه؟...» نوید شاهد سمنان به مناسبت سالگرد ولادت خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه مندان منتشر می کند.
خواهر شهید "منوچهر نوروزی" نقل می کند:« برادرم همیشه می گفت: برای کسی کار می کنم که به انسان ارزش بده. آدم نباید تنها برای پول کار کنه! اگر کسی پیدا می شد که اهل دیانت و تقوی نبود، هر چند بیشتر از دیگران مزد می داد حاضر نبود برایش کار کند.»در ادامه، شما را به خواندن خاطراتی از این شهید عزیز، دعوت می کنیم.
محمد تقی می بایست چند جلد ازکتابهای دکتر شریعتی ، شهید مطهری وآیت الله مکارم شیرازی را بخواند وچند روز بعد، احادیث وآیات قرآن را که در آنها بود، حفظ کند وبه پدر درس پس بدهد.
« گفتم:مادر جان! پس نذر من چی میشه؟ نمی خوای بری مشهد؟ گفت: الان جبهه واجب تره! حالا نذر رو بعداَ ادا می کنم، اگه خدا بخواد.»، آنچه خواندید، بخشی از خاطرات مادر شهید "حسین سنگسری" است. در ادامه، شما را به خواندن خاطراتی از این شهید عزیز، دعوت می کنیم.
همرزم شهید «جعفر کریم زاده» میگوید: « جعفر پهلوانی است که سالیان دراز با ذکر یا علی و حمایت از مظلومان و گرفتن دست افتادگان علیه باطل مبارزه کرد.» نوید شاهد اصفهان به مناسبت سالگرد شهادت این شهید والامقام به معرفی خاطراتی از این شهید عزیز پرداخته است.
در فروردین ماه ۱۳۵۹ که شهر بانه در محاصره کامل عوامل ضد انقلاب بود و راههای ارتباطی با شهر سقز و سردشت از شرق و غرب در کنترل احزاب و گروهکهای مسلح غیر قانونی قرار داشت، به گردان ۱۹۲ تیپ نوهد مأموریت داده شد تا با این گروهها ستیز کنند.
چندتا از بچهها دور هم نشسته بودیم و صحبت میکردیم. روحیه معلمیگری داشت و هر وقت پند و نصیحت میکرد میگفت: اگه سر به زیر باشین سه تا حسن داره ...» آنچه خواندید بخشی از خاطرات معلم شهید «حسین درخشانی» است. نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت این شهید بزرگوار، شما را به خواندن چند خاطره از ایشان دعوت میکند.
برادرم اکبر! شجاع باش . دلير باش . در جبههها منتقم خون شهيدان باش . ياور امام باش . به امام حسين (ع) تاسي کن . اکبر جان ! من دوست دارم تو را مانند امام حسين (ع) غرقه به خون ببينم.
همسر شهید «حسین یحییزاده» نقل میکند: «با شنیدن زنگ، چادرم را سرم کردم تا در را باز کنم. وسط حیاط بودم که در باز شد و حسین وارد شد. با تعجب نگاهش کردم. هنوز حرفی نزده بودم که گفت: زود باش، باید بریم جایی. ...» نوید شاهد سمنان، در سالگرد شهادت، شما را به خواندن خاطراتی از این شهید گرانقدر دعوت میکند.
شهید «اکبر تقییار رنانی» بيست و پنجم دی ماه سال 1341، در شهر رهنان از توابع شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. بهعنوان سرباز ژاندارمری در جبهه حضور يافت و سرانجام بيست و چهارم آذر 62، در دیواندره بر اثر اصابت ترکش به پا و سر شهيد شد. نوید شاهد اصفهان تصاویری از دفتر خاطرات این شهید عزیز را به نمایش گذاشته است که در ادامه مشاهده میکنید.
تب بچه ام جگرم را می سوزاند. یک روز با گریه به همسرم گفتم:«مرد! همین طور می خوای دست روی دست بگذاری و پرپر شدن بچه رو تماشا کنی؟ ببریمش یک جای دیگه...چه می دونم...» آن بار پیش دکتر دیگری بردیمش. او آب پاکی را روی دست ما ریخت و گفت:«آقای عموزاده! بچه ات دیگه خوب بشو نیست. بی خودی خودتو علاف نکن!». آنچه خواندید بخشی از خاطرات مادر شهید "داور عموزاده" است. نوید شاهد سمنان شما را به خواندن این خاطره دعوت می کند.
غلامحسین در حالي كه به شدت مي گريست، گفت: « اين آخرين دعاي سماتي است كه ميخوانيم. ديگر زنده نميمانيم. ديگر شهيد مي شويم. بيائيد با اين دعا جواز شهادت را بگيريم.» خيلي بي تابي كرد و عاقبت مجوز شهادت را گرفت.
«موقع شهادت پدر سن کمی داشتم.احساس می کردم دیگر آن انتظارهای شیرین برای آمدنش تکرار نخواهد شد. دیگر موقع امتحانات کسی نیست که دلسوزانه پاسخ سوالاتم را بدهد و دیگر گوش هایم شنوای نصایحش نخواهد بود... » آنچه خواندید بخشی از خاطرات فرزند شهید "غلامحسین طاهری" است. نوید شاهد سمنان همزمان با سالگرد شهادت خاطراتی از این شهید بزرگوار را برای علاقه مندان منتشر می کند.