روستای صالح آباد دامغان

روستای صالح آباد دامغان

دست از اسلام و امام امت برنداریم

شهید «محمود هروی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «مواظب باشیم که خدای ناکرده شیطان ما را گول نزند و دست از اسلام و امام امت(ره) برداریم.»

ادب، عشق و ایثار؛ سه ویژگی‌ای که محمود را خاص کرده بود

خواهر شهید «محمود هروی» نقل می‌کند: «محمود از کوچکی خیلی مؤدب و با شخصیت بود. خیلی به او علاقه داشتم. هرچه او بزرگ‌تر می‌شد، علاقه ما نسبت به هم بیشتر می‌شد. برای اعضای خانواده هم خیلی شیرین و عزیز بود. زمانی که بزرگ شد و به جبهه رفت، عاطفه پدر و مادرم قوی‌تر شد.»

روایت زندگی ساده و حماسی یک جوان روستایی

شهید «محمود هِرَوی» هفدهم آذرماه ۱۳۴۵ در روستای صالح‌آباد دامغان به دنیا آمد. در سن جوانی مکبر مسجد روستا بود و اذان می‌گفت. از پدرش قرآن خواندن را آموخت. وی سرانجام در عملیات مرصاد در پنجم مرداد ۱۳۶۷ به شهادت رسید.
قسمت چهارم خاطرات شهید «مهدی هروی»

شفاعت‌خواهی در قیامت

همسر شهید «مهدی هروی» نقل می‌کند: «گفتم: کجا می‌خوای بری؟ گفت: شهید شدم می‌خوام برم جای خودم! گفتم: مهدی! ما رو اون دنیا شفاعت کن! صدایش آمد، گفت: حتماً شفاعت‌خواهی می‌کنم!»
قسمت دوم خاطرات شهید «مهدی هروی»

«مهدی» دل پیش ما نداشت

مادر شهید «مهدی هروی» نقل می‌کند: «آرزو داشت بچه‌ای داشته باشد. با خودم گفتم: پاگیر بچه‌اش می‌شه دیگه نمی‌ره! اما مهدی دل پیش ما نداشت. پدرش بهم گفت: وقتی مهدی می‌گه: خدایا! مرگ من رو شهادت قرار بده، می‌ره! نمی‌دانم چرا حرف پدرش شد.»
طراحی و تولید: ایران سامانه