خاطرات شهید بندار

خاطرات شهید بندار
خاطرات/

نشانه‌ای برای مادر

مادر شهید «امرالله بندار» نقل می‌کند: «یک شب خواب دیدم پیشم آمد. یک شال سبز دستش بود. به من داد و گفت: اینو بگیر مادر! من تا چند روز دیگه میام. چند روز بعد پیکرش را برای ما آوردند.»
طراحی و تولید: ایران سامانه