مادر ازدواج من در جبهه و عروس من شهادت است. صداى غرش گلوله توپ و خمپاره عقد مرا خواهند خواند و با پوششى از خون گرم و سرخ خود را براى معشوقم آرايش خواهم كرد در غلغله شادى مسلسلها و بارش نقل سرايى در حجله سنگر عروسم شهادت را به آغوش خواهم كشيد و در همه تشييع كنندگان پيكرم كه اتومبيل زيباى تابوتم گلباران مى شود، مشتهاى گره كرده و با تكبير آنرا تا منزلگه عشق بدرقه خواهند كرد.