همسر شهید جلیل ایزدپناه روایت میکند: «زندگی مشترکمان پس از ۶ سال با شهادت همسرم به پایان رسید. آنقدر مهربان بود که با یقین میگوییم خدا همسرم را گلچین کرد و برای خودش بورد...»
کد خبر: ۵۸۰۳۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۹
گفتگو با نویسنده حوزه ایثار و شهادت به مناسبت هفته کتاب
میترا کمالیفر نویسنده حوزه ایثار و شهادت میگوید: هیچ وقت به فکر نوشتن نبودم و علاقهای هم به نوشتن نداشتم، اما در یک سفر معنوی که به قرارگاه امیرالمؤمنین (ع) و سنگر شهید «علی غیوری زاده» که آن موقع هنوز جاویدالاثر بودند داشتم مرا شیفته نوشتن از شهدا کرد.
کد خبر: ۵۸۰۲۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۸
خاطرات جانباز «آذربایجانیخورهشتی» در گفتگو با نوید شاهد؛
«پرستار با دیدن من گفت: این مجروح از بین رفتنی است، دیگر به عمل کردنش نمیارزد، چرا عملش کنیم. از نظر آنها، من تمام کرده بودم لذا مرا به سردخانه بیمارستان انتقال میدهند. ۴۵ دقیقه تا یک ساعت در سردخانه بودم، دو نفر از کارکنان بیمارستان که جنازهای را به سردخانه میآورند موقع برگشت میبینند انگشت بزرگ پای من، تکان کوچکی میخورد ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات خواندنی شهید زنده «محمدحسین آذربایجانیخورهشتی» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۸۰۲۰۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۸
یکی از جانبازان ۷۰ درصد خدابندهای تعریف میکند: درجه داران گروه به قدری از من راضی بودند که زیرکی و چابکیام نظرشان را کاملا جلب کرده بود. به واقع تیزپاییام به حدی بود که کسی به من نمیرسید.
کد خبر: ۵۸۰۱۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۷
خاطرات شفاهی همسران شهدا
زهرا محمودی همسر شهید «شماستون» روایت میکند: همسرم در آخرین تماسش قبل از آغاز عملیات بیت المقدس ۲ به من گفت؛ من در گروهانی حضور دارم که نامش گروهان میثم تمار است، از تو درخواست میکنم هر زمان فرزندمان به دنیا آمد نام او را میثم بگذار...»
کد خبر: ۵۸۰۱۶۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۷
گفتوگو با مادر شهید ارتشی «احمد حمیدی»؛
مادر شهید ارتشی در گفتوگو با نوید شاهد میگوید: «وقتی احمد شهید شد، من عزم کرده بودم که بروم جایی که او شهید شده است بجنگم اما فامیل نگذاشتند.»
کد خبر: ۵۸۰۱۲۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۰۱
گفتگو با مادر شهید مفقودالپیکر:
«خدیجه مهدوی» مادر شهید مفقودالاثر«بهرام محمدیحاجی» میگوید: بهرام در وصیتنامهاش نوشته بود «شما بدن من را دادید؛ سر من را هم دادید؛ نروید جبهه دنبال من بگردید» اما من دلم طاقت نیاورد همه جبهه را دنبال پیکرش گشتم.
کد خبر: ۵۸۰۱۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۸
گفتگو با پدر شهیدی از تبار والفجر چهار
پدر شهید «امیر شعبانی» در روایت از فرزند شهیدش بیان کرد: «امیر بسیار مسئولیتپذیر بود و با سن کمی که داشت مانند یک مرد با تجربه عمل میکرد. پسرانم در ایثار و شهادت از من پیشی گرفتند.»
کد خبر: ۵۸۰۱۲۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۷
گفتگو با نویسنده کتاب در هفته کتاب و کتابخوانی
«محمدمهدی عبداللهزاده» گفت: «کتاب خطشکنان بر این اساس است که جوانان امروز با فرهنگ جبهه و جنگ در آن زمان آشنا شوند تا بتوانند با راوی کتاب که خود دانشآموز سال سوم هنرستان بود و عازم جبهه شد و تا آخر هم در دفاع مقدس باقی ماند، همزادپنداری کنند. دفاع مقدس و آن همه ایثار و فداکاری هیچگاه از یادها نمیرود و یاد شهدا تا ابد در قلب ملت زنده است.»
کد خبر: ۵۸۰۰۸۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۷
گفتگو با نویسنده حوزه ایثار و شهادت به مناسبت هفته کتاب
«بتول میرزائی» نویسنده حوزه ایثار و شهادت در گفتگو با نوید شاهد گفت: ما در صورتی میتوانیم تجربیات و دستاوردهای دوران دفاع مقدس را به آیندگان و نسلهای بعدی منتقل و تبیین کنیم که همه خاطرات و عملکردها مکتوب شده باشند. در صورت مکتوب نشدن خاطرات، در اثر گذشت زمان، آنها به بوته فراموشی سپرده میشوند و با درگذشت رزمندگان و مجاهدان دوران دفاع مقدس، خاطرات نیز محو میشوند و در این صورت ما دیگر برای آیندگان نکتهای قابل ذکر در مورد تبیین دستاوردهای دوران دفاع مقدس نخواهیم داشت.
کد خبر: ۵۸۰۰۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۶
کلیپ «رفتند تا بمانیم»/ قسمت سوم
همسر شهید «محمدکاظم شهروی» میگوید: «محمدکاظم بسیار با بچهها مهربان بود و خیلی بچه دوست بود. همیشه میگفت: من یه تیم فوتبال بچه میخوام.»
کد خبر: ۵۷۹۹۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۳
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، همسران، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این قسمت از «آسمان، آبیتر» گفتگو با جانباز سرافراز «عبدالعظیم آقایی پور»پرداخته است. این جانباز سرافراز بیان کرد: پیشرفت علمی در سایه امنیت حاصل می شود و برای همه عرصه ها باید احساس امنیت داشته باشیم تا به پیشرفت برسیم. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت میکند.
کد خبر: ۵۷۹۹۱۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۳
کلیپ/شهید « نیاز محمد امیری»
مادر شهید « نیاز محمد امیری» بیان میکند: پسرم همیشه به من میگفت؛ اگر برایم دعا میکنی، دعاکن در راه امام زمان شهید گمنام بشوم.
کد خبر: ۵۷۹۸۵۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۲
گفتگویی با مادر شهید «ابراهیم رستاخیز»
مادر شهید «ابراهیم رستاخیز» میگوید: صبح که از خواب بلند شدم دیدم دمپایی ابراهیم نیست، نگاه که کردم دیدم شناسنامهاش هم نبود. گمان نمیکردم که به جبهه رفته باشد. بعد از 4 روز به ما خبر دادند که از همکارانش پول گرفته و به جبهه رفته است. گفتم خدا یار و نگهدارش باشد. زمانی که به جبهه رفت تازه به سن 17 سالگی رسیده بود.
کد خبر: ۵۷۹۸۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۲
جانباز نظری میگوید: بسیاری از من و امثال من این سوال را میپرسند که آیا در صورت بروز اتفاقاتی مشابه جنگ باز هم حاضر هستم به جبهه بروم. من با تمام وجود اعلام میکنم هر زمان و هر مکان که احساس کنم به وجودم نیاز دارند و کمکی از من برای حفظ سرزمین و دینام بر میآید حتما خواهم رفت.
کد خبر: ۵۷۹۷۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۱
خاطرات جانباز 70 درصد اسدالله آشوری در گفتگو با نوید شاهد
«برادرم به پدرم موضوع جبهه رفتنم را گفت، اما پدر مخالفت کرد. برادرم به پدرم پیشنهاد میدهد برای اسدالله زن بگیرید تا با تشکیل خانواده و بچهدار شدن، رفتن به جبهه را از یاد ببرد. خانواده پیشنهاد زن گرفتن را به من دادند، اما من گفتم زن بگیرم یا نگیرم به جبهه میروم. با این وجود برایم خواستگاری رفتند ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات خواندنی شهید زنده «اسدالله آشوری» است که تقدیم حضورتان میشود.
کد خبر: ۵۷۹۶۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۲۰
دکتر «بتول یار علی» همسر آزاده و جانباز دکتر «محسن غلامعلیان» گفت: در مسیر زندگی، نقش یک پرستار و همسر را به درستی ایفا کردم و افتخار میکنم که توانستم همراه و پشتیبان خوبی برای همسر جانبازم باشم.
کد خبر: ۵۷۹۶۴۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
خاطرات شفاهی جانباز ۷۰ درصد
جانباز ۷۰ درصد نظر امامی میگوید: زمان جنگ با وجود اینکه دبیر آموزش و پرورش بودم اما چون همسرم حامی و پشتیبان خوبی برای خود و فرزندانم بود، همراه تعدادی از همکارانم و چند پاسدار هدایای مردمی را به کردستان بردیم که در حلبچه شیمیایی شدم، همچنین در بمباران شهر ایلام چشم راستم را از دست دادم و دیگر چشمم هم آسیب دید. در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر میشود.
کد خبر: ۵۷۹۶۰۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۹
خاطرات پرستار دوران دفاع مقدس و همسر جانباز ۷۰ درصد
«شمسی بیات» از امدادگران و پرستاران دوران سال دفاع مقدس در گفت و گو با نوید شاهد گفت: آن زمان همه ما با چادر کار میکردیم و با خود میگفتیم ما که چادر بر سر داریم و از آن لذت میبریم پس چرا این رزمندگان مجروح با اشاره و یا با صراحت به ما میگفتند چادر شما از خون ما ارزشمندتر است و باید از آن حفاظت کنیم.
کد خبر: ۵۷۹۵۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۷
گفتگوی اختصاصی با نوید شاهد البرز
جانباز هفتاد درصد «محمدعلی دیداری» بیان کرد: «فرزندانم گاهی میپرسند: چرا فلان کس که جبهه نبوده این قدر ثروتاندوزی کرده و از مواردی بهره برده است و شما نه؟! من هم توضیح میدهم که خیلی چیزها برای من فراهم بوده و من نخواستم. من خودم میدانم و خدا، و کاری به دیگران ندارم چون با خدا معامله کردهام.»
کد خبر: ۵۷۹۵۵۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۸/۱۹