همسر شهید - صفحه 17

همسر شهید
به مناسبت سالروز شهادت سردار سامرا شهید حاج سید حمید تقوی فر

زندگی یک خانواده ایثارگر به سبک حاج حمید و پَری

پسر خاله و دختر خاله بودند اما یکی در شهرک انگلیسی ساز شرکت نفت اهواز در شهر بزرگ شده بود و دیگری در روستایی. این حال د لها که یکی باشد چه فرقی دارد کجایی باشی؟! شهری یا روستایی.
گفتگو با همسر شهید مدافع حرم سیدمحمدرضا علوی

اسمش رقیه است

برای مبارزان بی مرز فرقی نمی کند کجای این کره خاکی باشند هر کجا که اسلام در خطر باشد، به یاری اسلام برمی خیزند و تن به مهاجرت می دهند. هنوز یادمان نرفته 4500 شهید دفاع مقدس ما از کشور افغانستان بودند. مهاجرانی که هجرت را در راه خدا انتخاب کردند. همین مهاجرین بودند که نسل دیگری در دامان خود پرورش دادند. نسلی به نام فاطمیون که با تکیه برایمان، در کشوری دورتر از ایران در عرصه جهاد به پاخاستند و از جانشان گذشتند تا اثبات کنند که برای یاری آمده ایم. در این شماره پای صحبت های همسر شهید سید محمدرضا علوی نشسته ایم. شهید علوی که رقیه سه ماهه اش را رها کرد تا از حریم رقیه سه ساله دفاع کند.
گفت‌وگو با همسر شهید محمدحسن دهقانی از شهدای روحانی مدافع حرم

خادم حرم حضرت معصومه (س) مدافع حرم خانم زینب (س) شد

با آنکه دختر کوچکم مرتباً بهانه بابایش را می‌گرفت ولی وقتی حرف دیدار با آقا را آوردم، خیلی خوشحال شد. دختر بزرگم همیشه می‌گفت: خوش به حال بچه‌هایی که به دیدار آقا می‌روند که من هم می‌گفتم: «فقط بچه‌های شهید را می‌پذیرند که به دیدار آقا بروند.» اولین جمله‌ای که محدثه بعد از شهادت پدرش به زبان آورد، این بود که گفت: «مامان حالا که بابا شهید شده می‌توانیم آقا را ببینیم»

مراسم سالگرد شهادت علی خوش لفظ برگزار شد+عکس

اولین سالگرد شهادت علی خوش لفظ راوی کتاب «وقتی مهتاب گم شد» با حضوری جمعی از همرزمان آن شهید بزرگوار برگزار شد.

آزاده ی شهید «محمّد عربزاده» به روایت همسر

هرگز حاضر به استفاده از موقعیت خویش نبود. تواضع، شکرگزار شجاعت، گذشت، مهربانی، مسئولیت پذیری، حفظ بیت المال و خاکی بودنِ او همیشه زبانزد همه بود.
مصاحبه با همسر پاسدار شهید رضا کارگر برزی؛

شفا یافته عشق

قهرمانان وقایع بزرگ از سال ها قبل انتخاب می شوند. برای رسالتی خاص برگزیده می شوند تا حماسه بیافرینند. رضا از همان قهرمانان بود که اول شفا یافت و بعد مدافع حریم عشق شد. اما این رشادت ها با حمایت یک زن نمایان می شود. در این شماره پای صحبت های همسر پاسدار شهید کارگر بزری نشستیم.
گفت‌وگو با همسر شهید علی‌اصغر اکبری که در ۱۵ سالگی همسر شهید شد

من و نوزاد 3 ماهه‌ام در جهاد همسرم سهیم بودیم

ما دیگر چشم‌انتظار برگشتن او نبودیم. من هم کاری نمی‌توانستم انجام دهم، یک دختر روستایی ۱۵ ساله با یک بچه کوچک که نه پدر داشتم و نه مادر. جایی را هم بلد نبودم، کجا می‌توانستم بروم و از او خبر بگیرم. من او را به خداوند هدیه دادم و خداوند او را پذیرفت. من از داشتن علی‌اصغر محروم شدم، اما به خدا توکل کردم
شهید رمضان قادر­آبادي

«شهیدان زنده اند» خاطراتی شگفت انگیز از شهید قادر آبادی به روایت همسر

شهید رمضان قادر­آبادي هفتم فروردين 1342، در روستاي حاجي ­عبدالله از توابع شهرستان مهريز چشم به جهان گشود. هفتم آذر 1361، با سمت تك‌تيرانداز در جاده سردشت- پيرانشهر به هنگام درگيري با گروه‌هاي ضدانقلاب بر اثر شكنجه و اصابت ضربه به سينه، سر و گردن به شهادت رسيد.

شهید مدافع حرمی که جانباز شیمیایی بود / گفتگوی نوید شاهد زنجان با همسر شهید داود مرادخانی

شهید مدافع حرم داود مرادخانی با اینکه جانباز شیمیایی نیز محسوب می‌شد اما هرگز برای ثبت مدارک و اخذ درجه جانبازی اقدام نکرد او معتقد؛ بود همه چیز برای این دنیا نیست.
در محضر استاد(2)؛

شهیدی که اراده خداوند را نشان داد/ شهید «نصرالله شیخ بهایی»

گفتم: آمدم بالای سرت،‌چشمانت را باز کردی، در حالی که جان در بدنت نبود. گفت: می‌خواستم اراده ی خداوند را به شما نشان بدهم که می‌فرماید،شهید زنده است.
گفتگویی با عادله اردوغانی همسر «شهید یونس جلیلی»

حسینیه شهید کانون فرهنگی و بستر ارتباط خانواده‌های شهدا است

متولی حسینیه «شهید یونس جلیلی» گفت: از سال 1375 حسینیه به نام شهید نامگذاری شد و هدف ما از گسترش فعالیت‌های این حسینیه، ادامه دادن راه شهدا و نشادن دادن فرهنگ ایثار و شهادت به مردم است.
گفتگو با همسر شهید مدافع حرم

روایت خواندنی همسر از نخستین شهید تکاور ارتش و چهارمین شهید مدافع حرم خراسان‌شمالی؛ «سرگرد مرتضی زرهرن»

همسر شهید زرهرن گفت: پس از ماه ها شهادت همسرم، تصمیم گرفتم ساکش را در محل شهادت شهید باز کنم و پس از باز کردن آن تنها 'کیف سجاده' نماز بود؛ قصد کرده بودم به جای همسرم با آن نماز بخوانم اما، سجاده هم رنگ خون شهید شده بود.
گفت‌وگو با همسر شهید حفظ‌الله تمیمی از امدادگران جنگ

همسرم تا آخرین لحظات عمرش به فکر نجات همرزمانش بود

بعد از والفجر مقدماتی وقتی همسرم به مرخصی آمد، دیدم یک عالمه لباس خونی آورده است. از او پرسیدم: «لباس‌هایت چرا اینقدر خونی است؟» گفت: «جایی بودیم که آب نبود و فقط از هلیکوپتر قمقمه می‌انداختند که از تشنگی تلف نشویم.
شهيد اقبالي در قامت يك همسر در گفت و گو با فريده هاشمي، همسر شهيد

«پرواز بی بازگشتِ» جوان ترین استاد خلبانی ارتش به روایت همسر

شهيد اقبالي در هر جمعي حرف براي گفتن داشت. خلاقيت و قدرت تفكر بالا مي خواهد كه كسي بتواند در هر جمعي مطابق و فراخور شرايط، موضوع براي صحبت داشته باشد. اين عزيز در معاشرت انعطاف بسيار بالايي داشت...
وصيتنامه شهيد ابراهيم صوفى

بدون خداحافظی رفتم تا مهر پدر و فرزندى مرا از ادامه راهم باز ندارد

نگاهى به صورت فرزند دلبند و عزيزم رضا انداختم و ديگر نگاهش نكردم و گفتم شايد مهر پدر و فرزندى من را از ادامه راهم باز بدارد.

نیمه پنهان ماه (5)؛ شهید زین‌الدین به روایت همسر

کتاب «نیمه پنهان ماه: زین‌الدین به روایت همسر»، ماجرای سه سال زندگی مشترک شهید زین‌الدین و همسرش است؛ زندگی‌ایی که مانند یک خواب کوتاه و شیرین گذشت.
خاطرات شهید رضوی (13)؛

مبادا وقتى من شهید شدم حمزه را بالاى سر من بیاورى

همسر شهید رضوی، در خاطراتی تعریف می‌کند: وقتی پیکر گلگون آقا تقى را وسط حیاط گذاشتند، پسرم حمزه خواب بود و بیدار نشد. آقا تقی هیچ‌وقت دلش نمی‌خواست حمزه پدرش را در چنین وضعی ببیند.
روایتی از دوری و دلتنگی فرزند و همسر " شهیدفارس خالوندی" ؛

با چشم های معصومش او را دید

پسرم گفت: بابا! بابا بود خندید و دست برایم تکان داد. من که نفس نفس می زدم و دستهایم می لرزید، گفتم: آرام باش پسرم. گفت: مادر بابا رفت توی همین باغ بزرگ! اما آنجا جز چند درخت کاج چیز دیگری نبود.
طراحی و تولید: ایران سامانه