صبر داشته باشید و برای رضای خدا گام بردارید
چهارشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۴۳
احمد یعقوبی، ششم دی ۱۳۴۸، در روستای ورتوران از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش غلامحسن، کشاورز بود و مادرش گوهر نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. او نیز کشاورز بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم دی ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت موج انفجار و ضربه مغزی به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش واقع است.
نوید شاهد قزوین:
وصیت نامه شهید احمد یعقوبی
صبر داشته باشید و برای رضای خدا گام بردارید
پدر و مادر عزیزم! از شما پوزش مى خواهم که موقع آمدن به جبهه از شما
خداحافظى نکردم.
پدر و مادرم! امیدوارم از بابت من هیچ نگرانى به خود راه ندهید و اگر شهید شدم، راضى نیستم برایم گریه و زارى کنید .
و امیدوارم صبر داشته باشید؛ چون راهى که من انتخاب کردم، راه جهاد در راه خدا و مبارزه با دشمنان خدا است.
اگر جوان هایی مانند من به جبهه نروند و براى خدا مبارزه نکنند، حتماً بدانید اسلام و انقلاب از بین مى رود و همه باید زیر بار ذلت زندگى کنیم.
پدر و مادرم! باز هم مى گویم، صبر داشته باشید و براى رضاى خدا گام بردارید و افتخار کنید پسرى چون من در راه رضاى خدا به شهادت رسیده است.
همیشه به یاد خدا باشید و بر او توکل کنید؛ زیرا همه ی هستى ما از خداىْ -تبارک و تعالى- است.
...و آرزوى دیگرم اینکه جوانان راه مرا -که راه امامان مى باشد- ادامه دهند.
اگر من به شهادت نایل گشتم، پیکرم را در قزوین و نزد دیگر شهدا به خاک بسپارید.
دوباره تکرار مى کنم: اى پدر و مادر عزیز! من یک خداحافظى به شما بدهکارم و خجالت می کشم؛ چون نشد خدمت برسم! به خاطر خداوندْ -تبارک و تعالى- مرا حلال کنید.
پدر و مادرم! امیدوارم از بابت من هیچ نگرانى به خود راه ندهید و اگر شهید شدم، راضى نیستم برایم گریه و زارى کنید .
و امیدوارم صبر داشته باشید؛ چون راهى که من انتخاب کردم، راه جهاد در راه خدا و مبارزه با دشمنان خدا است.
اگر جوان هایی مانند من به جبهه نروند و براى خدا مبارزه نکنند، حتماً بدانید اسلام و انقلاب از بین مى رود و همه باید زیر بار ذلت زندگى کنیم.
پدر و مادرم! باز هم مى گویم، صبر داشته باشید و براى رضاى خدا گام بردارید و افتخار کنید پسرى چون من در راه رضاى خدا به شهادت رسیده است.
همیشه به یاد خدا باشید و بر او توکل کنید؛ زیرا همه ی هستى ما از خداىْ -تبارک و تعالى- است.
...و آرزوى دیگرم اینکه جوانان راه مرا -که راه امامان مى باشد- ادامه دهند.
اگر من به شهادت نایل گشتم، پیکرم را در قزوین و نزد دیگر شهدا به خاک بسپارید.
دوباره تکرار مى کنم: اى پدر و مادر عزیز! من یک خداحافظى به شما بدهکارم و خجالت می کشم؛ چون نشد خدمت برسم! به خاطر خداوندْ -تبارک و تعالى- مرا حلال کنید.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
نظر شما