عبدلی! این تو بمیری از آن تو بمیریها نیست
به گزارش نوید شاهد قزوین،
عبدلی این تو بمیری از آن تو بمیریها نیست
مهندس عبدالعلی دربندیزاده همرزم شهید حمید قزوینی: بعد از عملیات کربلای ۴، قرار شد جهت تحویل گرفتن خط در منطقهی کمین دشمن به طلائیه برویم، منطقه، منطقه بسیار خطرناک و با اهمیتی بود، چند روزی طول کشید تا کاملاً آماده شده و سوار قایق شدیم که به سمت خط حرکت کنیم.
من بودم و حمید قزوینی، شهید اسدی، شهید اکبری رضایی، جانباز ملکی و چند نفر دیگر. سوار قایق که شدیم بایستی به کمین یک میرفتیم، اما از آنجایی که کمین یک دائم زیر آتش دشمن بود بسیار خطرناک بود.
اکبری رضایی به قایقران که اهل جنوب بود گفت از مسیر دیگری به کمین ۲ برود که از آنجا پیاده شده و به سمت کمین یک حرکت کنیم که خطر کمتری بچهها را تهدید کند، اما قایقران که از بیراهه رفتن ترس داشت و اینکه آن مسیر را به درستی بلد نبود، قبول نکرد و همان مسیر خود را که منتهی میشد به کمین یک، رفت.
به کمین یک که رسیدیم هنوز ۴ و ۵ ثانیه نبود که پیاده شدیم، دشمن شروع به تیراندازی و پرتاب خمپاره کرد که در همان لحظه یک گلوله خمپاره ۶۰ کنار ما به زمین خورد که ترکش آن به بازوی حمید اصابت کرده و بخشی از گوشت بازویش را بُرد.
تا رسیدن به کمین و بین راه مطالبی به طنز بین بچهها رد و بدل شده بود و حمید به من گفت: عبدلی این تو بمیری از آن تو بمیریها نیست، اما وقتی ترکش به بازویش اصابت کرد، من هم به شوخی گفتم: دیدی این تو بمیری از آن تو بمیریها نیست و تو زودتر مجروح شدی؟ در آنجا حمید را که جراحت زیادی برداشته بود به عقب برگرداندند.
ما به راهمان ادامه داده و ۲۰ روزی را که مصادف با ایام نوروز بود در آنجا حضور داشتیم و پس از بازگشت به بیمارستان نجمه، به ملاقات حمید رفتیم که هنوز بستری بود.
گفتنی است: شهید حمید قزوینی، شانزدهم مرداد ۱۳۴۳، در شهر قزوین به دنیا آمد، پدرش محمدابراهیم(فوت۱۳۵۸) و مادرش رقیه نام داشت، تا پایان دوره متوسطه در رشته عمران درس خواند، دیپلم گرفت و پاسدار بود.
این شهید بزرگوار پنجم مرداد ۱۳۶۷ در اسلامآباد غرب توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین