حق همیشه در مبارزه با باطل،پیروز است
شنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۲۶
شهید امینی در وصیت نامهاش آورده است: همیشه صحنه، صحنه مبارزه حق با باطل بوده است و در این سنت الهی، حق، همیشه پیروز است، حال باطل به هر شکلی که میخواهد دربیاید، مهم نیست...
به گزارش نوید شاهد
قزوین، شهید اسکندر امینى، نوزدهم مرداد ۱۳۴۵، در روستای ارداق از توابع شهر بویینزهرا به دنیا آمد، پدرش علیاوسط، آسیابان بود و مادرش صدیقه نام داشت و تا پایان دوره ابتدایی درس خواند.
متن وصیتنامه شهید اسکندر امینی:
من میروم تا با خونم خدمت کوچکی به اسلام و دینم کرده باشم که اسلام به خون احتیاج دارد تا مستضعفین جهان از زیر سلطهی ستمگران خلاصی یابند. من میروم ولی از شما پدر و مادر و دوستان و برادران و کسانی که این وصیتنامه را میخوانند، میخواهم که فقط، تقوا را پیشه کنند؛ اگر چه من خودم از عهده ی آن بر نیامدم، ولی شما را به این مهم سفارش می کنم.1 (1079690) اسکندر امینی ۹/۵/۱۳۶۵
این شهید بزرگوار به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت، دهم مرداد ۱۳۶۵، در اشنویه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به کمر، شهید شد، مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است و برادرش علیرضا نیز به شهادت رسیده است.
تاریخ انسان، همیشه صحنه مبارزه حق با باطل بوده است و در این سنت الهی، حق، همیشه پیروز می گردد. حال، باطل به هر شکلی که میخواهد دربیاید، مهم نیست؛ پس ما اگر ادعای حقانیت داریم باید هیچگونه بیمی به خود راه ندهیم که «نصر من الله و فتح قریب».
میزان در زمان ما امام خمینی است
ولی این سخن در هر زمانی میزانی دارد و میزان در زمان ما، امام خمینی میباشد؛ پس بر ماست تا هر چه بیشتر و دقیقتر دستورات این پیر جماران و وارث انبیا و نایب بر حق امام زمان(عج) را که در شجاعت و شهامت و در رنج کشیدن چون علی(ع) و در صبر و پاسداری و بزرگواری هم چون پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین میباشد، با جان و دل پذیرفته و عمل نماییم.
پروردگار را سپاس میگویم که به من فرصت داد تا اسلام را بشناسم و انقلاب اسلامی باعث شد تا از زندگی مادی پَست و زودگذر دنیا خارج شوم و با دیدگاه توحیدی، در جهت جاودانگی انسان قدم بردارم.
پروردگار عالمیان را سپاس میگویم که مرا روانهی میدانهای مبارزه علیه کفر کرد تا گلولههای تفنگم را بر قلب کفر جهانی، آمریکای جنایتکار و شوروی غارتگر و عُمال پلیدشان، نشانه رَوَم.
لبیک به حسین (ع)
آری! من میروم تا ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین(ع) را لبیک بگویم. میروم به جایی که یاران حسین(ع) عاشقانه و با نیتی پاک، جان خود را فدای الله و قرآن و اسلام میکنند. جایی که مردان حق از تمام وابستگیهای دنیوی، چشم پوشی کردهاند. از زن و فرزند و خانواده و پدر و مادر دور شدهاند تا به حق بپیوندند.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین
نظر شما