«خاطرات محمدحسین خاکساران»
پنجشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۵
کتاب «خاطرات محمدحسین خاکساران» روایت خواندنی از مجموعه خاطرات جانباز محمدحسین خاکساران در زیر شکنجههای سخت و طاقتفرسای ساواک در زندانهای سیاسی قبل از انقلاب است که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است.
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، محمدحسین خاکساران سال 1321 در قزوین متولد شد، بعد از شروع قیام امام خمینی(س) در سال 1341 فعالیتهای سیاسی خود را همزمان با تحصیل به علوم دینی آغاز کرد.
این فعالیتها در ابتدا به صورت توزیع کتاب، اعلامیه و نوار سخنرانیهای امام بود، ولی در سالهای بعد با فعالیتهای تبلیغی و جلسات بحث و گفتوگو با جوانان که به منظور آگاهی دادن و عمق بخشیدن به اعتقادات دینی و آشنایی جوانان با مسایل سیاسی روز بود، ادامه پیدا کرد.
در سال 1354، بعضی از افراد دستگیر شده در بازجوییها، محمدحسین خاکساران را لو داده بودند. به این ترتیب ایشان در همین سال وارد زندان شد و پس از تحمل شکنجههای سخت و طاقتفرسا، سال 1356 آزاد گردید.
مجموعه خاطرات و سرگذشت خواندنی محمدحسین خاکساران در 344 صفحه و یک هزار و 500 نسخه توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است.
کتاب فوق در 5 فصل شامل زندگینامه، نهضت امام خمینی(س) از آغاز تا پیروزی، زندان شاه، ماجرای شهید جاوید و دکتر شریعتی و سازمان مجاهدین خلق به اضافه تصاویر و فهرست اعلام منتشر شده است.
وی در بخشی از کتاب خاطرات خود میگوید: یادم میآید شبی مرا با چشمان بسته به اتاق بازجویی بردند و روی تختی خواباندند و دست و پایم را بستند و زدن را شروع کردند. ضربات مشت و لگد که بر شکم و پهلوی من وارد میشد، نشان میداد که بازجو نیز به کمک شکنجهگر حسینی آمده است.
آن شب شکنجهگر ساواک وحشیانه و به صورت انتقامی، ضرباتش را وارد میکرد؛ آنان بدون هیچ ملاحظهای در روزها و شبهای بعد هم، به کارشان ادامه دادند، به طوری که در مدت کوتاهی پاهایم تا نزدیکی زانو خون مرده شد و مثل بالش متورم گردید.
بالاخره هم شبی در زیر شکنجه و ضربات کابل، پوست متورم پایم ترکید و خون زیادی به راه افتاد و همین باعث شد که دست از زدن بردارند؛ ولی به جای اینکه زخم پایم را پانسمان کرده یا به بیمارستان و درمانگاه منتقل کنند، مرا رها کردند.
خونریزی همچنان ادامه داشت و دو نفر هم سلولی که برای کمک به من فرستاده بودند، به دلیل نبودن باند و وسایل پانسمان سعی میکردند با لباسی که تنشان بود، زخمهای پای مرا ببندند و جلوی خونریزی را بگیرند، ولی موفق نمیشدند...
گفتنی است محمدحسین خاکساران پس از تحمل سالها درد و رنج شکنجههای سخت اسارت در زندانهای سیاسی قبل از انقلاب اسلامی در سال 95 درگذشت.
مسئول كميته انقلاب اسلامی قزوين در پيروزی انقلاب، مسئول ستاد كمكرسانی جبهه غرب كشور در زمان جنگ، عضو ستاد تبليغات جنگ، مديركل مراكز صدا و سيمای استان گيلان، آذربايجان شرقی، قم، مدير صدای عربی برونمرزی و مدير دفتر نمايندگی صدا و سيما در هند از جمله سوابق ایشان بود.
رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی قزوين، مدير شبكه سراسری راديو معارف، مدير اجرايی مجمع جهانی اهلبيت(ع)، مدير بخش تحقيقات حوزه علميه قزوين، عضو شورای اسلامی شهر قزوین و مدرس حوزه و دانشگاه از دیگر سوابق ایشان در ارایه خدمات به نظام بود.
این فعالیتها در ابتدا به صورت توزیع کتاب، اعلامیه و نوار سخنرانیهای امام بود، ولی در سالهای بعد با فعالیتهای تبلیغی و جلسات بحث و گفتوگو با جوانان که به منظور آگاهی دادن و عمق بخشیدن به اعتقادات دینی و آشنایی جوانان با مسایل سیاسی روز بود، ادامه پیدا کرد.
در سال 1354، بعضی از افراد دستگیر شده در بازجوییها، محمدحسین خاکساران را لو داده بودند. به این ترتیب ایشان در همین سال وارد زندان شد و پس از تحمل شکنجههای سخت و طاقتفرسا، سال 1356 آزاد گردید.
مجموعه خاطرات و سرگذشت خواندنی محمدحسین خاکساران در 344 صفحه و یک هزار و 500 نسخه توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است.
کتاب فوق در 5 فصل شامل زندگینامه، نهضت امام خمینی(س) از آغاز تا پیروزی، زندان شاه، ماجرای شهید جاوید و دکتر شریعتی و سازمان مجاهدین خلق به اضافه تصاویر و فهرست اعلام منتشر شده است.
وی در بخشی از کتاب خاطرات خود میگوید: یادم میآید شبی مرا با چشمان بسته به اتاق بازجویی بردند و روی تختی خواباندند و دست و پایم را بستند و زدن را شروع کردند. ضربات مشت و لگد که بر شکم و پهلوی من وارد میشد، نشان میداد که بازجو نیز به کمک شکنجهگر حسینی آمده است.
آن شب شکنجهگر ساواک وحشیانه و به صورت انتقامی، ضرباتش را وارد میکرد؛ آنان بدون هیچ ملاحظهای در روزها و شبهای بعد هم، به کارشان ادامه دادند، به طوری که در مدت کوتاهی پاهایم تا نزدیکی زانو خون مرده شد و مثل بالش متورم گردید.
بالاخره هم شبی در زیر شکنجه و ضربات کابل، پوست متورم پایم ترکید و خون زیادی به راه افتاد و همین باعث شد که دست از زدن بردارند؛ ولی به جای اینکه زخم پایم را پانسمان کرده یا به بیمارستان و درمانگاه منتقل کنند، مرا رها کردند.
خونریزی همچنان ادامه داشت و دو نفر هم سلولی که برای کمک به من فرستاده بودند، به دلیل نبودن باند و وسایل پانسمان سعی میکردند با لباسی که تنشان بود، زخمهای پای مرا ببندند و جلوی خونریزی را بگیرند، ولی موفق نمیشدند...
گفتنی است محمدحسین خاکساران پس از تحمل سالها درد و رنج شکنجههای سخت اسارت در زندانهای سیاسی قبل از انقلاب اسلامی در سال 95 درگذشت.
مسئول كميته انقلاب اسلامی قزوين در پيروزی انقلاب، مسئول ستاد كمكرسانی جبهه غرب كشور در زمان جنگ، عضو ستاد تبليغات جنگ، مديركل مراكز صدا و سيمای استان گيلان، آذربايجان شرقی، قم، مدير صدای عربی برونمرزی و مدير دفتر نمايندگی صدا و سيما در هند از جمله سوابق ایشان بود.
رئيس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی قزوين، مدير شبكه سراسری راديو معارف، مدير اجرايی مجمع جهانی اهلبيت(ع)، مدير بخش تحقيقات حوزه علميه قزوين، عضو شورای اسلامی شهر قزوین و مدرس حوزه و دانشگاه از دیگر سوابق ایشان در ارایه خدمات به نظام بود.
نظر شما