سه‌شنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۵۴
کتاب «آخرین وداع»، حدیث بی‌قراری 72 مادر شهید است، مادرانی که همراه با اشک و آه از آخرین بدرقه فرزندان دلبندشان گفتند و در دو هزار نسخه منتشر شده است.
کتاب «آخرین وداع»، حدیث بی‌قراری 72 مادر شهید
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، کتاب «آخرین وداع» روایتی از خاطرات آخرین وداع 72 مادر شهید با فرزندان‌شان است که در یکصد و 35 صفحه و دو هزار نسخه منتشر شده است.
این کتاب که به همت حسن شکیب‌زاده تألیف شده به بیان احساسات پاک و ماندگار مادران شهدا در آخرین بدرقه فرزندان دلبندشان پرداخته تا عظمت و ایثار آنان به تصویر کشیده شود.
در مقدمه‌ این کتاب آمده است: چقدر سخت است که مادر باشی و از پیکر بی‌سر، مشتی استخوان، سر بی‌بدن و آخرین وداع عزیزترین‌ها بگویی،‌ حدیثی که باید سنگ باشد تا از شنیدنش آب نشود!
آخرین وداع، حدیث بی‌قراری 72 مادر است به عدد شهدای کربلا، مادرانی که همراه با اشک و آه از آخرین وداع‌شان با عزیزترین خود گفتند.
مؤلف کتاب یاد شده تلاش کرده تا با جمع‌آوری و بیان خاطرات آخرین وداع مادران شهدا که برای آخرین بار شاهد اعزام فرزندشان به جبهه‌های حق علیه باطل بودند، لحظه‌ای از سختی این وداع‌ را با نوشتن به نمایش بگذارد.
خاطرات مطرح شده این مادران بیشتر در قالب ادبیات احساسی و گویش‌های متفاوت اجتماعی مطرح شده که نویسنده تلاش کرده است تا با حفظ کلیات، مطالب مطروحه را با ادبیات خاصی به نگارشی یک دست تبدیل نماید.
در یکی از این خاطرات از زبان ام‌کلثوم مردانی مادر بزرگوار شهید ابوالفضل ململی آمده است: روز قدس بود و ابوالفضل بعد از چند روز مرخصی می‌خواست به جبهه برگردد. در آشپزخانه مشغول آشپزی بودم که پیش من آمد و گفت: مادر من می‌خواهم برگردم.
هنوز حرفش تمام نشده بود که مشتش را گره کرده و گفت: ما باید آن قدر برویم تا صدام را از بین ببریم. گفتم: انشا‌الله. و ساکش را بستم و از زیر قرآن ردش کردم.
آب را که پشت سرش ریختم، زانوهایم از گیر رفت و همان جا جلوی در نشستم زمین. پدرش که حالم را دید، گفت:«چرا اینجا نشستی؟» گفتم: اینقدر می‌نشینم تا ابوالفضل برگردد.
پدرش گفت: مگر در راه خدا نفرستادی، پس چرا نگرانی، بیا بریم داخل خانه و منتظرش بمانیم. رفتم داخل خانه که در انتظارش باشم اما چه انتظاری که نمی‌دانستم 10 سال طول خواهد کشید.
هنوز جای پای رفتنش خشک خشک نشده بود که خبر شهادتش را آوردند اما درست 10 سال به انتظار ماندم تا روزی که پلاک و چند تکه استخوان‌هایش را برایمان آوردند. استخوان‌هایی که بوی ابوالفضلم را می‌داد.
گفتنی است در این کتاب خاطراتی از آخرین وداع شهدا با مادرانشان، از جمله شهیدان مهدی و محمد آذربایجانی، مرتضی افشار ونگینی، ولی امینی، داریوش عطاران رضایی، علی‌اصغر اصغری، محسن جوی، محسن مهردادی، حسین صفری، علی فلاح‌وردی، قاسم حسینی‌طایفه و دیگر شهدا آورده شده است.
مادر شهید
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده