کتاب «ابرفیاض» خاطرات دلنشین سید آزادگان "ابوترابی"
يکشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۴۷
کتاب «ابرفیاض» خاطرات دلنشین و معنوی پیرامون سید آزادگان، شهید "حجتالاسلاموالمسلمین سید علیاکبر ابوترابیفرد" است که در 2 هزار نسخه به چاپ رسیده است.
به گزارش نوید شاهد استان
قزوین، کتاب «ابرفیاض» خاطرات دلنشین و معنوی پیرامون سید آزادگان، شهید حجتالاسلاموالمسلمین سید علیاکبر ابوترابیفرد به قلم علی علیدوستقزوینی است.
این کتاب نخستین بار سال 1389 با تیراژ 2 هزار در 214 صفحه، ناشر انتشارات پیام آزادگان، ویراستار مریم بیات، صفحهآرایی و حروفچینی مریم مردانی و نظارت چاپ روحالله جعفری به چاپ رسیده است. کتاب فوق در 5 فصل تدوین شده که فصل اول شامل بخشهايی همچون معرفی خانواده حاجآقا ابوترابی، مختصری از دوران رشد ايشان، فعاليتهای سياسی وی و آشنايی ابوترابی با شهيد چمران است.
همچنین در فصل دوم اين كتاب به شروع اسارت ابوترابی و حضور در ميان اسيران در اردوگاه موصل و در فصلهای سوم و چهارم به بيان خاطراتی از اسارت سيد آزادگان با عناوين متنوع و بخشبندی مشخص پرداخته شده است.
در فصل پنجم كتاب نیز، خاطراتی از آزادی ابوترابی، حج در سال هفتاد، كانديدا شدن در مجلس چهارم و خاطرات خواندنی ديگری از ایشان آمده است.
نفس سيد قلب مرده را زنده میكند، تقاضای فرمانده عراقی، تقاضايی از صليب سرخ، ماجرای اسارت در موصل 2، سيد پيرمرد لرستانی را دگرگون كرد، عدم پذيرش شيخ علی تهرانی(منافق پناهنده به عراق)، عيد نوروز، ماههای محرم و صفر، ورزش و طلبههای اردوگاه از جمله عنوانهای این کتاب است.
در بخشی از کتاب یاد شده با عنوان «برادران اهل سنت» میخوانیم: اكثر قريب به اتفاق، يعنی حدود 98 درصد افراد اردوگاه شيعه و شايد 2 درصد از برادران، اهل سنت بودند ولی سيد گفت: همين چند نفری كه در جمع ما هستند، ميهمان ما حساب میشوند.
شما در خانه خود با ميهمان چگونه رفتار میكنيد، با اين برادران نيز بايد همانگونه رفتار كنيد و اصرار بسيار داشت كه مبادا مسایلی كه باعث رنجش خاطر اين آقايان شود مطرح كنيد. او میگفت: شما حتی در جمعهای خصوصی خودتان نيز بعضی از مسایل را مطرح نكنيد.
خود در مناسبتهای مختلف به سراغ آقايان میرفت، آنها را در برنامهها شركت میداد، گاهی با آنها تيم فوتبال تشكيل میداد، دست در دستشان میانداخت، در حضور همه با آنها قدم میزد، میگفت و میخنديد...».
همچنین در مقدمه این کتاب به قلم نویسنده آمده است:«آنچه سبب شد تا این مطالب را بنویسم یکی به خاطر دینی بود که سید ابوترابی بزرگوار به گردن همه اسرا و من حقیر دارد و دیگر اینکه این کار وظیفه دوستان و آزادگان دیگری بود که توان فراوانی داشتند تا سید را به جامعه معرفی کنند.
ولی آنگونه که بایسته و شایسته بود صورت نگرفت و بنده احساس کردم که باید کاری انجام داد ولو اینکه اندک و ناقص باشد و این کار مملو از اشتباه و نواقص است. از این جهت راهنمایی و یادآوری عزیزان را به دیده منت میپذیرم و انشاءالله دوستانی که اهل قلم و هنرهند و آنهایی که باسید آزادگان از نزدیک آشنا بودند این عزیز بزرگوار را آنگونه که شایسته است به ملت ایران بویژه نسل جوان معرفی کنند.
همانطور که میدانیم زندگی ایشان چند بخش دارد: از بدو تولد تا دوران طلبگی، از آغاز نهضت حضرت امام(س) تا پیروزی انقلاب و نقش سید در مبارزات، از بدو پیروزی انقلاب تا آغاز جنگ تحمیلی، دوران جنگ و ایام اسارت و دوران پس از اسارت است.
آنچه در این نوشته آمده بیشتر به ایامی مربوط است که حقیر سعادت هم اردوگاهی را با سید آزادگان داشتم».
نظر شما